loading...
یا حسین شهید
سید ابوالفضل بازدید : 232 جمعه 03 مرداد 1393 نظرات (0)
تاسوعا و عاشورای حسینی در کربلا

خدایا شکرت که توفیق دادی عاشورا و تاسوعا رو در کنار بارگاه صاحب عزا در کربلا باشم. من که دلم رو توی مسجد کوفه و شهر نجف جا گذاشته بودم، یواش یواش داشتم به خودم می آومدم و می فهمیدم که توی چه موقع بزرگی در چه مکان بزرگی وارد شدم.

روز های اول در کربلا جمعیت کمی بود و می شد به راحتی زیارت کرد، اما در این دو روز شهر آن قدر شلوغ بود که ورود به حرمین تقریبا غیر ممکن می نمود. شاید یه همچین جمعیتی رو قبلا فقط توی حج تمتع که سال 87 رفته بودم دیده بودم. فکر کنم از سراسر عراق اومده بودند و همچنین از سراسر ایران.

اونقدر ایرانی اومده بود که ما هیچوقت احساس قربت نمی کردیم. روز تاسوعا به خوبی و با عزاداری خوبی تمام شد. توی این روز فرش های حرمین رو جمع کرده بودند و موکت قرمز پهن کرده بودند. درهای ورودی رو هم خاک ریخته بودند تا دسته جاتی که وارد حرم میشند به واسطه زمین پاشون تطهیر بشه. واقعا شلوغ بود و پر عظمت.

در روز عاشورا و بعد از نماز صبح صحنه های نا مأنوس برای من شروع شد، قمه زنی ! از صبح زود، پیر و جوون قمه می زدند. من واقعا طاقت دیدن نداشتم و دائما منتظر این بودم که این مراسم تموم بشه و من بتونم وارد حرم بشم.

تمام شهر رو خون گرفته بود تمام دسته جات بلا استثنا قمه می زدند. خیلی جالب بود که دسته جاتی از ترک ها و اصفهانی ها هم قمه می زدند. واقعا نمی شد به حرمین نزدیک شد. یه بار که خواستم برم توی یکی از حرم ها بین دو دسته قمه زن گیر افتادم و واقعا وحشتناک ترین صحنه های زندگیم تا کنون رو دیدم.

عرب ها خودشون می گن تطبیر! و همه جای شهر هم حکم از مراجع زدند که تطبیر مشکل شرعی نداره. خیلی جالبه با این همه خوشونتی که این مراسم داره - و البته وجهه بسیار بدی که به شیعیان در سر تا سر جهان میده - برای هیچ کس هیچ اتفاقی نمی افته! بعد از یک شستشوی عادی هیچ اثری هم از قمه روی سر باقی نمی مونه. والله اعلم.

بعد از خواندن نماز ظهر و عصر به سمت ایران راه افتادیم. خدایا هزاران بار شکرت که این قبیل توفیقات رو نصیب من می کنی. توفیق بده که به شکرانه نعماتت به بندگانت خدمت کنم . ان شاء الله.

 
-
   
مسجد کوفه

در فقه شیعه چها مکان مقدس وجود داره که به خاطر حفظ شأن و عظمت اونها نماز مسافر در آنجا درست و کامل است. اولین اونا مسجد الحرام هست در مکه که خانه خدا توش قرار داره و همه دورش طواف می کنند. دومیش مسجد النبی در مدینه است که به دست حضرت محمد (ص) ساخته شده است. سومیش حرم امام حسین (ع) هستش که در نزدیکی ضریح مبارک نماز مسافر تمام خوانده میشه.

اما چهارمین مکان همین مسجد کوفه هستش که در نجف قرار گرفته و خانه حضرت علی - که در آن غسلش دادند و کفنش کردند - در کنارش است.

وارد مسجد کوفه که شدم یه حس عجیبی داشتم. چند تا اعمال مستحبی داشت که انجام دادیم و بعد چند تا مقام رو زیارت کردیم. وارد مسجد قدیم کوفه که شدم - همون جایی که حضرت علی (ع) ضربت خورد - یهو قلبم گرفت. همش احساس می کردم که ابن ملجم او گوشه خوابیده و الآن بلند می شه و ضربت  می زنه. لعنت به تو ابن ملجم ، این جمله در تمام وجودم می گشت و از قلبم رد می شد و اونگاه فریاد و قطرات اندک اشک بود که با اون جمله از کل وجودم زبانه می کشید. لعنت به تو که یکی از مردان روزگار رو از بین بردی و همه رو از نعمت وجودش محروم ساختی. من که تا حالا معتقد بودم که لعنت فرستادن کار زیاد جالبی نیست و دون شأن شیعیان هستش به طور نا خودآگاه داشتم این کار رو می کردم.

خدایا ابن ملجم های زمانه رو نیست و نابود کن.

منبع :http://www.moazzen.net/?module=show&cid=167

سید ابوالفضل بازدید : 224 جمعه 03 مرداد 1393 نظرات (0)

 

ساعت 12 و نیم و بعد از خواندن نماز ظهر و عصر از کرج راه افتادیم. شام رو توی همدان خوردیم و شب به مهران رسیدیم. مهران یک شهر مرزی هست که توی دوران جنگ بسیار خسارت دیده. برای کل کاروان یک خونه تدارک دیده شده بود که نصفی از یک اتاق رو مردها خوابیده بودند و نصف دیگرش رو زن ها.

متاسفانه رئیس کاروان و مداح او که مسئولین کاروان به شمار می رفتند، برخورد خوبی با مسئول کرد اون خونه نداشتند و دائم بهش تیکه می داختند. صبح بعد از نماز بابام که مسئول مهمون خونه را یه گوشه تنها پیدا کرد و شروع کرد به صحبت. معلوم شد که طرف پدر شهید هست و در طول دوران جنگ مسئول جمع آوری شهدای بی شمار منطقه بوده است. مرد بسیار خوب و صمیمی بود و ارادت خاصی به زوار امام حسین داشت.

متاسفانه افرادی مثل من که توی شهر ها زندگی می کنیم عادت کردیم که از روی ظاهر قضاوت کنیم و عمل نماییم. اما این جمله یادمون می ره که :

چه بسیار انسانهای نا زیبایی که قلبی از طلا دارند.

___________________

___________________

_______________________

مظلوم علی (ع) ، غریب علی (ع)

پس از مدت زمانی که توی اتوبوس بودیم به شهر نجف رسیدیم. شهر نجف در واقع همان شهر کوفه تاریخی است با این تفاوت که آن را کاملا در بر می گیرد. در واقع کوفه و مسجد معروف آن جزئی از شهر بزرگ نجف شده است. تنها نقطه خاطره انگیز برای من توی این شهر حرم مطهر امام علی (ع) بود. من همیشه آرزو داشتم خدمت امیر المؤمنین برسم و خدا رو شکر این توفیق نصیبم شد. فکر می کردم بارگاه امام باید بزرگتر از این حرف ها باشه اما خیلی کوچک بود. حد اقل در مقایسه با امام رضای خودمون.

وارد بارگاه این شیر مرد شدم صورتم رو روی زمین گذشتم و اجازه خواستم وارد حرمی بشم که یک عمر با اسمش سعی در رفع مشکلات می کردم. یا علی از این که منو به خونت راه دادی ممنونم. همیشه دلم می خواست مثل تو باشم. این توفیق رو به من بده.

اوالین نماز جماعت را که اونجا خوندیم متوجه موضوع عجیبی شدم. بعد از اذان سیستم های صوتی قطع می شد. و حتی یک نماز جماعت منظم اونجا برگذار نمی شد. خود عرب های اونجا نماز جماعت رو برگذار نمی کردند و جمعیت چند ده هزار نفری که 99 درصد ایرانی بودند به صورت کاملا خود جوش نماز را برگذار می کردند.

حتی نماز ظهر و عصر هم دو رکعتی برگذار می شد! یعنی همه مسافر بودم. من که خیلی دلم می خواست آیت الله سیستانی رو ببینم ، و فکر می کردم برای اقامه نماز میآد، نا امید شدم. از یکی از خدام اونجا پرسیدم ، با من و من جواب داد که به خاطر مسائل امنیتی ایشون از منزل خارج نمی شه. بعضی ها هم معتقد بودند که برای اجرای نماز جماعت مقداری اختلاف بین علما هست. برای ملاقات با ایشون نیاز بود که پاسپورتمون می گرفتیم که متاسفانه این امکان نبود.

من چند تا از بلاد اسلامی رو زیارت کردم، به هر جا که رفتم از علی (ع) اثری دیدم اما چقدر این مردم قدر نشناسند. تمام دنیای اسلام بوی علی می ده ولی علی توی شهر خودشم غریبه، توی شهر خودشم مظلومه! این همه به مردم خدمت کرده ولی من از ایشون مظلوم تر و غریب تر ندیدم

مظلوم علی (ع) ، غریب علی (ع)

منبع:http://www.moazzen.net/?module=show&cid=167

درباره ما
بسم الله الرحمن الرحیم اَلسَّلامُ عَلَیْكَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ اَلسَّلامُ عَلَیْكَ یَابْنَ رَسُولِ اللَّهِ اَلسَّلامُ عَلَیْكَ یا خِیَرَةَ اللَّهِ و َابْنَ خِیَرَتِهِ اَلسَّلامُ عَلَیْكَ یَابْنَ اَمیرِالْمُؤْمِنینَ و َابْنَ سَیِّدِ الْوَصِیّینَ سلام بر تو اى ابا عبداللّه سلام بر تو اى فرزند رسول خدا سلام بر تو اى برگزیده خدا و فرزند برگزیده اش سلام بر تو اى فرزند امیر مؤ منان و فرزند آقاى اوصیاء اَلسَّلامُ عَلَیْكَ یَابْنَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِساَّءِ الْعالَمینَ اَلسَّلامُ عَلَیْكَ یا ثارَ اللَّهِ وَ ابْنَ ثارِهِ وَ الْوِتْرَ الْمَوْتُورَ سلام بر تو اى فرزند فاطمه بانوى زنان جهانیان سلام بر تو اى که خدا خونخواهیش کند و فرزند چنین کسى و اى کشته اى که انتقام کشته گانت نگرفتى اَلسَّلامُ عَلَیْكَ وَعَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِناَّئِكَ عَلَیْكُمْ مِنّى جَمیعاً سَلامُ اللَّهِ اَبَداً ما بَقیتُ وَ بَقِىَ اللَّیْلُ وَالنَّهارُ سلام بر تو و بر روانهائى که فرود آمدند به آستانت ، بر شما همگى از جانب من سلام خدا باد همیشه تا من برجایم و برجا است شب و روز یا اَباعَبْدِاللَّهِ لَقَدْ عَظُمَتِ الرَّزِیَّةُ وَ جَلَّتْ وَ عَظُمَتِ الْمُصیبَةُ بِكَ عَلَیْنا وَ عَلى جَمیعِ اَهْل ِالاِْسْلامِ اى ابا عبداللّه براستى بزرگ شد سوگوارى تو و گران و عظیم گشت مصیبت تو بر ما و بر همه اهل اسلام و َجَلَّتْ وَ عَظُمَتْ مُصیبَتُكَ فِى السَّمواتِ عَلى جَمیعِ اَهْلِ السَّمواتِ فَلَعَنَ اللَّهُ اُمَّةً اَسَّسَتْ اَساسَ الظُّلْمِ وَ الْجَوْرِ عَلَیْكُمْ اَهْلَ الْبَیْتِ و گران و عظیم گشت مصیبت تو در آسمانها بر همه اهل آسمانها پس خدا لعنت کند مردمى را که ریختند شالوده ستم و بیدادگرى را بر شما خاندان وَ لَعَنَ اللَّهُ اُمَّةً دَفَعَتْكُمْ عَنْ مَقامِكُمْ و َاَزالَتْكُمْ عَنْ مَراتِبِكُمُ الَّتى رَتَّبَكُمُ اللَّهُ فیها و خدا لعنت کند مردمى را که کنار زدند شما را از مقام مخصوصتان و دور کردند شما را از آن مرتبه هائى که خداوند آن رتبه ها را به شما داده بود و َلَعَنَ اللَّهُ اُمَّةً قَتَلَتْكُمْ وَ لَعَنَ اللَّهُ الْمُمَهِّدینَ لَهُمْ بِالتَّمْكینِ مِنْ قِتالِكُمْ و خدا لعنت کند مردمى که شما را کشتند و خدا لعنت کند آنانكه تهیه اسباب کردند براى کشندگان شما تا آنها توانستند با شما بجنگند بَرِئْتُ اِلَى اللَّهِ وَ اِلَیْكُمْ مِنْهُمْ وَ مِنْ اَشْیاعِهِمْ وَ اَتْباعِهِمْ وَ اَوْلِیاَّئِهِم بیزارى جویم بسوى خدا و بسوى شما از ایشان و از پیروان و دنبال روندگانشان و دوستانشان یا اَباعَبْدِاللَّهِ اِنّى سِلْمٌ لِمَنْ سالَمَكُمْ وَ حَرْبٌ لِمَنْ حارَبَكُمْ اِلى یَوْمِ الْقِیامَةِ اى اباعبداللّه من تسلیمم و در صلحم با کسى که با شما در صلح است و در جنگم با هر کس که با شما در جنگ است تا روز قیامت وَ لَعَنَ اللَّهُ آلَ زِیادٍ وَ آلَ مَرْوانَ وَ لَعَنَ اللَّهُ بَنى اُمَیَّةَ قاطِبَةً وَ لَعَنَ اللَّهُ ابْنَ مَرْجانَةَ و خدا لعنت کند خاندان زیاد و خاندان مروان را و خدا لعنت کند بنى امیه را همگى و خدا لعنت کند فرزند مرجانه (ابن زیاد) را وَ لَعَنَ اللَّهُ عُمَرَ بْنَ سَعْدٍ وَ لَعَنَ اللَّهُ شِمْراً وَ لَعَنَ اللَّهُ اُمَّةً اَسْرَجَتْ وَ اَلْجَمَتْ وَ تَنَقَّبَتْ لِقِتالِكَ خدا لعنت کند عمر بن سعد را و خدا لعنت کند شمر را و خدا لعنت کند مردمى را که اسبها را زین کردند و دهنه زدند و به راه افتادند براى پیكار با تو بِاَبى اَنْتَ وَ اُمّى لَقَدْ عَظُمَ مُصابى بِكَ فَاَسْئَلُ اللَّهَ الَّذى اَکْرَمَ مَقامَكَ پدر و مادرم بفدایت که براستى بزرگ شد مصیبت تو بر من پس مى خواهم از آن خدائى که گرامى داشت مقام تو را وَ اَکْرَمَنى بِكَ اَنْ یَرْزُقَنى طَلَبَ ثارِكَ مَعَ اِمامٍ مَنْصُورٍ مِنْ اَهْلِ بَیْتِ مُحَمَّدٍ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ و َآلِهِ و گرامى داشت مرا بخاطر تو که روزیم گرداند خونخواهى تو را در رکاب آن امام یارى شده از خاندان محمد صلى اللّه علیه و آله اَللّهُمَّ اجْعَلْنى عِنْدَكَ وَجیهاً بِالْحُسَیْنِ عَلَیْهِ السَّلامُ فِى الدُّنْیا وَ الاْخِرَةِ خدایا قرار ده مرا نزد خودت آبرومند بوسیله حسین علیه السلام در دنیا و آخرت یا اَباعَبْدِاللَّهِ اِنّى اَتَقَرَّبُ اِلى اللَّهِ وَ اِلى رَسُولِهِ وَ اِلى امیرِالْمُؤْمِنینَ وَ اِلى فاطِمَةَ وَ اِلَى الْحَسَنِ اى اباعبداللّه من تقرب جویم به درگاه خدا و پیشگاه رسولش و امیرالمؤ منین و فاطمه و حسن وَ اِلَیْكَ بِمُوالاتِكَ وَ بِالْبَراَّئَةِ [مِمَّنْ قاتَلَكَ وَ نَصَبَ لَكَ الْحَرْبَ وَ بِالْبَرائَةِ مِمَّنْ اَسَّسَ اَساسَ الظُّلْمِ وَ الْجَوْرِعَلَیْكُمْ وَ اَبْرَءُ اِلَى اللّهِ وَ اِلى رَسُولِهِ] مِمَّنْ اَسَسَّ اَساسَ ذلِكَ وَ بَنى عَلَیْهِ بُنْیانَهُ وَ جَرى فى ظُلْمِهِ وَ جَوْرِهِ عَلَیْكُمْ وَ على اَشْیاعِكُمْو شما بوسیله دوستى تو و بوسیله بیزارى از کسى که با تو مقاتله کرد و جنگ با تو را برپا آرد و به بیزارى جستن از آسى آه شالوده ستم و ظلم بر شما را ریخت و بیزارى جویم بسوى خدا و بسوى رسولش از کسى که پى ریزى کرد شالوده این کار را و پایه گذارى کرد بر آن بنیانش را و دنبال کرد ستم و ظلمش را بر شما و بر پیروان شما بَرِئْتُ اِلَى اللَّهِ وَ اِلَیْكُمْ مِنْهُمْ وَ اَتَقَرَّبُ اِلَى اللَّهِ ثُمَّ اِلَیْكُمْ بِمُوالاتِكُمْ وَ مُوالاةِ وَلِیِّكُمْ بیزارى جویم بدرگاه خدا و به پیشگاه شما از ایشان و تقرب جویم بسوى خدا سپس بشما بوسیله دوستیتان و دوستى دوستان شما وَ بِالْبَرآئَةِ مِنْ اَعْداَّئِكُمْ وَ النّاصِبینَ لَكُمُ الْحَرْبَ وَ بِالْبَرآئَةِ مِنْ اَشْیاعِهِمْ وَ اَتْباعِهِمْ و به بیزارى از دشمنانتان و برپا کنندگان (و آتش افروزان ) جنگ با شما و به بیزارى از یاران و پیروانشان اِنّى سِلْمٌ لِمَنْ سالَمَكُمْ وَحَرْبٌ لِمَنْ حارَبَكُمْ وَ وَلِىُّ لِمَنْ والاکُمْ وَ عَدُوُّ لِمَنْ عاداکُمْ من در صلح و سازشم با کسى که با شما در صلح است و در جنگم با کسى که با شما در جنگ است و دوستم با کسى که شما را دوست دارد و دشمنم با کسى که شما را دشمن دارد فَاَسْئَلُ اللَّهَ الَّذى اَکْرَمَنى بِمَعْرِفَتِكُمْ وَمَعْرِفَةِ اَوْلِیاَّئِكُمْ وَ رَزَقَنِى الْبَراَّئَةَ مِنْ اَعْداَّئِكُمْ و درخواست کنم از خدائى که مرا گرامى داشت بوسیله معرفت شما و معرفت دوستانتان و روزیم کند بیزارى جستن از دشمنانتان را اَنْ یَجْعَلَنى مَعَكُمْ فِى الدُّنْیا وَالاْخِرَةِ وَاَنْ یُثَبِّتَ لى عِنْدَآُمْ قَدَمَ صِدْقٍ فِى الدُّنْیا وَ الاْخِرَةِ به اینكه قرار دهد مرا با شما در دنیا و آخرت و پابرجا دارد براى من در پیش شما گام راست و درستى (و ثبات قدمى ) در دنیا و آخرت وَ اَسْئَلُهُ اَنْ یُبَلِّغَنِى الْمَقامَ الْمَحْمُودَ لَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ وَ اَنْ یَرْزُقَنى طَلَبَ ثارى مَعَ اِمامٍ هُدىً ظاهِرٍ ناطِقٍ [بِالْحَقِّ] مِنْكُمْ و از او خواهم که برساند مرا به مقام پسندیده شما در پیش خدا و روزیم کند خونخواهى شما را با امام راهنماى آشكار گویاى [به حق] که از شما (خاندان ) است وَ اَسْئَلُ اللَّهَ بِحَقِّكُمْ وَبِالشَّاْنِ الَّذى لَكُمْ عِنْدَهُ اَنْ یُعْطِیَنى بِمُصابى بِكُمْ اَفْضَلَ ما یُعْطى مُصاباً بِمُصیبَتِهِ مُصیبَةً ما اَعْظَمَه و از خدا خواهم به حق شما و بدان منزلتى که شما نزد او دارید ، که عطا کند به من بوسیله مصیبتى که از ناحیه شما به من رسیده بهترین پاداشى را که مى دهد به یك مصیبت زده از مصیبتى که دیده وَ اَعْظَمَ رَزِیَّتَها فِى الاِْسْلامِ وَ فى جَمیعِ السَّمواتِ وَ الاَْرْضِ اَللّهُمَّ اجْعَلْنى فى مَقامى هذا مِمَّنْ تَنالُهُ مِنْكَ صَلَواتٌ وَ رَحْمَةٌ وَ مَغْفِرَةٌ براستى چه مصیبت بزرگى و چه داغ گرانى بود در اسلام و در تمام آسمانها و زمین خدایا چنانم کن در اینجا که ایستاده ام از کسانى باشم که برسد بدو از ناحیه تو درود و رحمت و آمرزشى اَللّهُمَّ اجْعَلْ مَحْیاىَ مَحْیا مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ مَماتى مَماتَ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ خدایا قرار ده زندگیم را زندگى محمد و آل محمد و مرگم را مرگ محمد و آل محمد اَللّهُمَّ اِنَّ هذا یَوْمٌ تَبرَّکَتْ بِهِ بَنُو اُمَیَّةَ وَ ابْنُ آکِلَةِ الَْآکبادِ اللَّعینُ ابْنُ اللَّعینِ عَلى لِسانِكَ وَ لِسانِ نَبِیِّكَ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ خدایا این روز روزى است که مبارك و میمون دانستند آنرا بنى امیه و پسر آن زن جگرخوار (معاویه ) آن ملعون پسر ملعون (آه لعن شده ) بر زبان تو و زبان پیامبرت که درود خدا بر او و آلش باد فى کُلِّ مَوْطِنٍ وَ مَوْقِفٍ وَقَفَ فیهِ نَبِیُّكَ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ در هر جا و هر مكانى که توقف کرد در آن مكان پیامبرت صلى اللّه علیه و آله اَللّهُمَّ الْعَنْ اَباسُفْیانَ وَ مُعوِیَةَ وَ یَزیدَ بْنَ مُعاوِیَةَ عَلَیْهِمْ مِنْكَ اللَّعْنَةُ اَبَدَ الاْبِدینَ خدایا لعنت کن ابوسفیان و معاویه و یزید بن معاویه را که لعنت بر ایشان باد از جانب تو براى همیشه وَ هذا یَوْمٌ فَرِحَتْ بِهِ آلُ زِیادٍ وَ آلُ مَرْوانَ بِقَتْلِهِمُ الْحُسَیْنَ صَلَواتُ اللَّهِ عَلَیْهِ و این روز روزى است که شادمان شدند به این روز دودمان زیاد و دودمان مروان بخاطر کشتنشان حضرت حسین صلوات اللّه علیه را اَللّهُمَّ فَضاعِفْ عَلَیْهِمُ اللَّعْنَ مِنْكَ وَ الْعَذابَ [الاَْلیمَ] اَللّهُمَّ اِنّى اَتَقَرَّبُ اِلَیْكَ فى هذَا الْیَوْمِ وَ فى مَوْقِفى هذا خدایا پس چندین برابر کن بر آنها لعنت خود و عذاب دردناك را خدایا من تقرب جویم بسوى تو در این روز و در این جائى که هستم وَ اَیّامِ حَیاتى بِالْبَراَّئَهِ مِنْهُمْ وَاللَّعْنَةِ عَلَیْهِمْ وَ بِالْمُوالاتِ لِنَبِیِّكَ وَ آلِ نَبِیِّكَ عَلَیْهِ وَ عَلَیْهِمُ اَلسَّلامُ و در تمام دوران زندگیم به بیزارى جستن از اینها و لعنت فرستادن بر ایشان و بوسیله دوست داشتن پیامبرت و خاندان پیامبرت که بر او و بر ایشان سلام باد پس مى گوئى صد مرتبه : اَللّهُمَّ الْعَنْ اَوَّلَ ظالِمٍ ظَلَمَ حَقَّ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ آخِرَ تابِعٍ لَهُ عَلى ذلِكَ خدایا لعنت کن نخستین ستمگرى را که بزور گرفت حق محمد و آل محمد را و آخرین کسى که او را در این زور و ستم پیروى کرد اَللّهُمَّ الْعَنِ الْعِصابَةَ الَّتى جاهَدَتِ الْحُسَیْنَ وَ شایَعَتْ وَ بایَعَتْ وَ تابَعَتْ عَلى قَتْلِهِ اَللّهُمَّ الْعَنْهُمْ جَمیعاً خدایا لعنت کن بر گروهى که پیكار کردند با حسین علیه السلام و همراهى کردند و پیمان بستند و از هم پیروى کردند براى کشتن آن حضرت خدایا لعنت کن همه آنها را پس مى گوئى صد مرتبه : اَلسَّلامُ عَلَیْكَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِناَّئِكَ عَلَیْكَ مِنّى سَلامُ اللَّهِ [اَبَداً] ما بَقیتُ وَ بَقِىَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ وَ لاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِیارَتِكُمْ سلام بر تو اى ابا عبداللّه و بر روانهائى که فرود آمدند به آستانت ، بر تو از جانب من سلام خدا باد همیشه تا من زنده ام و برپا است شب و روز و قرار ندهد این زیارت را خداوند آخرین بار زیارت من از شما اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ سلام بر حسین و بر على بن الحسین و بر فرزندان حسین و بر اصحاب و یاران حسین پس مى گوئى : اَللّهُمَّ خُصَّ اَنْتَ اَوَّلَ ظالِمٍ بِاللَّعْنِ مِنّى وَ ابْدَاءْ بِهِ اَوَّلاً ثُمَّ الثّانِىَ وَالثّالِثَ وَ الرّابِعَ خدایا مخصوص گردان نخستین ستمگر را به لعنت من و آغاز کن بدان لعن اولى را و سپس دومى و سومى و چهارمى را اَللّهُمَّ الْعَنْ یَزیدَ خامِساً وَ الْعَنْ عُبَیْدَ اللَّهِ بْنَ زِیادٍ وَ ابْنَ مَرْجانَةَ وَ عُمَرَ بْنَ سَعْدٍ وَ شِمْراً وَ آلَ اَبى سُفْیانَ وَ آلَ زِیادٍ وَ آلَ مَرْوانَ اِلى یَوْمِ الْقِیمَةِ خدایا لعنت کن یزید را در مرتبه پنجم و لعنت کن عبیداللّه پسر زیاد و پسر مرجانه را و عمر بن سعد و شمر و دودمان ابوسفیان و دودمان زیاد و دودمان مروان را تا روز قیامت پس به سجده مى روى ومى گوئى : اَللّهُمَّ لَكَ الْحَمْدُ حَمْدَ الشّاکِرینَ لَكَ عَلى مُصابِهِمْ اَلْحَمْدُ لِلَّهِ عَلى عَظیمِ رَزِیَّتى خدایا مخصوص تو است ستایش سپاسگزاران تو بر مصیبت زدگى آنها، ستایش خداى را بر بزرگى مصیبتم اَللّهُمَّ ارْزُقْنى شَفاعَةَ الْحُسَیْنِ یَوْمَ الْوُرُودِ وَ ثَبِّتْ لى قَدَمَ صِدْقٍ عِنْدَكَ مَعَ الْحُسَیْنِ وَ اَصْحابِ الْحُسَیْنِ الَّذینَ بَذَلُوا مُهَجَهُمْ دُونَ الْحُسَیْنِ عَلَیْهِ السَّلامُ خدایا روزیم گردان شفاعت حسین علیه السلام را در روز ورود (به صحراى قیامت ) و ثابت بدار گام راستیم را در نزد خودت با حسین علیه السلام و یاران حسین آنانكه بى دریغ دادند جان خود را در راه حسین علیه السلام
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • کدهای اختصاصی
    ____________________________ ___________
    [Comment_Title] - [Comment_Message] - [Comment_Date]
    ____________________________
    از ما حمایت کنید


    دریافت کد گوگل پلاس

    ____________

    پیامبر (ص)

    ___

    پیامبر (ص)

    ______

    پیامبر (ص)

    ________

    پیامبر (ص)

    ___________

    _____________ _____________
    ______________ ______________