loading...
یا حسین شهید
سید ابوالفضل بازدید : 232 چهارشنبه 28 بهمن 1394 نظرات (0)

امام حسين عليه السلام روزى از رسول اكرم صلّى اللَّه عليه و آله و سلم پرسيد:

اى پدر! پاداش كسى كه شما را زيارت كند چيست؟

رسول خدا صلّى اللَّه عليه و آله و سلم فرمود:

فرزند عزيزم! كسى كه مرا چه در حال حياتم و چه بعد از وفاتم زيارت كند، يا پدر و يا برادر و يا تو را زيارت كند، بر من واجب است كه در روز قيامت به ديدار او بروم، و او را از گناهانش آسوده كنم

 

mگلچين صدوق، ج‏1، ص: 88

سید ابوالفضل بازدید : 237 شنبه 05 اردیبهشت 1394 نظرات (0)

محبت رسول الله صلی الله علیه و آله به حسنین علیهماالسلام

رسول اکرم صلی الله علیه و آله نشسته بود که حسن و حسین علیهماالسلام وارد شدند حضرت به احترام آنها از جاي برخاسنت و به
انتظار ایستاد کودکان در راه رفتن ضعیف بودند لحظاتی چند طول کشید نرسیدند ، رسول اکرم صلی الله علیه و آله به طرف
کودکان پیش رفت و از آنان استقبال نمود آغوش باز کرد ، هر دو را بر دوش سوار نمود و به راه افتاد و می فرمود : فرزندان عزیز
( مرکب شما چه خوب مرکبی است و شما چه سواران خوبی هستید . ( 123

رسول اکرم صلی الله علیه و آله حسن و حسین علیهماالسلام را بوسید اقرع بن حابس که ناظر مهر و عطوفت پیغمبر صلی الله علیه و
آله به فرزندان خود بود عرض کرد : من ده فرزند دارم و هرگز آنها را نبوسیده ام .
( حضرت در جواب فرمود : به من ربطی ندارد که خداوند ریشه رحمت و شفقت را از قلب تو کنده است . ( 124

روزي پیغبمر اکرم صلی الله علیه و آله با جمعی از مسلمین در نقطه اي نماز می گزارد موقعی که آن حضرت به سجده می رفت
حسین علیه السلام که کودك خردسالی بود ، به پشت پیغمبر سوار می شد ، و پاهاي خود را حرکت می داد و هی هی می کرد ،
وقتی رسول خدا صلی الله علیه و آله می خواست سر از سجده بر دارد او را می گرفت و پهلوي خود به زمین می گذارد باز در
سجده دیگر و تا پایان نماز طفل مکرر به پشت پیغمبر صلی الله علیه و آله سوار می شد یک نفر یهودي ناظر این جریان بود پس از
نماز به حضرت عرض کرد : شما با کودکان طوري رفتار می کنید که ما هرگز چنین نمی کنیم !
پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله در جواب فرمود : اگر شما به خدا و رسول خدا ایمان می داشتید به کودکان خود عطوف و مهربان
بودید مهر و محبت پیغمبر عظم الشان نسبت به کودکان مرد یهودي را سخت تحت تاثیر قرار داد و صمیمانه آیین مقدس اسلام را
( پذیرفت . ( 125

مردي به نام یعلی عامري از محضر رسول اکرم صلی الله علیه و آله خارج شد تا در مجلسی که دعوت داشت شرکت کند جلو منزل
امام حسین علیه السلام را دید که با کودکان مشغول بازي است طولی نکشید رسول اکرم صلی الله علیه و آله همراه اصحاب خود از
منزل خارج شد وقتی امام حسین علیه السلام را دید دست هاي خود را باز کرد و از اصحاب جدا شد به طرف فرزند رفت تا او را
در بگیرد کودك خنده کنان این طرف و آن طرف می گریخت و رسول اکرم صلی الله علیه و آله نیز خندان از پی او بود بچه را
گرفت ، دستی زیر چانه کودك و دست دیگر پشت گردن او گذارد لب بر لبش نهاد و او را بوسید .
رهبر عالیقدر اسلام در حضور مردم با فرزندش چنین رفتار کرد تا علاوه بر اداي وظیفه ، مردم را در راه تربیت فرزندان به شاد
( کردن کودکان و بازي با آنان بیشتر متوجه فرماید . ( 126

( قال رسول الله صلی الله علیه و آله : الحسن و الحسین امامان ان قاما او قعدا . ( 127
امام حسن و امام حسین علیهماالسلام هر دو امامند : اگر چه یکی قیام کند و یکی بنشیند ، یعنی براي پیش رفت اسلام در برابر
مخالفان قرآن و اسلام سکوت کند .


ابوهریره می گوید : روزي پیغمبر صلی الله علیه و آله حسن و حسین علیهماالسلام را بر دوشت مبارك سوار نموده بود در میان راه
گاهی حسن را می بوسید ، گاهی حسین را مردي عرض کرد : یا رسول الله این دو کودك را دوست داري ؟ فرمود : آري هر کس
حسن و حسین علیهماالسلام را دوست بدارد با من دستی کرده و هر کس با آنان دشمنی کند با من دشمنی کرده است .
( امام حسن و امام حسین علیهماالسلام شبیه ترین مردم به رسول خدا صلی الله علیه و آله بودند . ( 128

ز اذان می گوید : شنیدم از علی بن ابی طالب علیه السلام که فرمود :
( الحسن و الحسین ریحاتنا رسول الله ( 129


رسول خدا صلی الله علیه و آله به حسینین علیهماالسلام اشاره فرمود و گفت : اینها دو گل من هستند در دنیا .
چند حدیث دیگر نیز در همین زمینه با مختصر تفاوت ( 130 )

روایت شده است :
پیغمبر صلی الله علیه و آله گاهی به فاطمه علیهماالسلام می گفت : حسن و حسین را بیاور وقتی آنان را به خدمت آن حضرت می
( برد ، و آنها را به سینه می چسبانید و مانند گل می بویید . ( 131



ابوهریره می گوید : پیغمبر صلی الله علیه و آله را دیدم که دهان حسن و حسین علیهماالسلام را می مکید چنان که خرما را می
( مکید . ( 132


( قال رسول الله صلی الله علیه و آله لعلی و فاطمه و حسن و الحسین : انا سلم لمن سالتم و حرب لمن حاربتم . ( 133


رسول اکرم صلی الله علیه و آله فرمود :
امام حسن و حسین علیهماالسلام خوب ترین اهل زمین هستند بعد از من و بعد از پدرشان و مادر آنها افضل روي زمین است .
(134)



ترمذي از اسامه نقل می کند : دیدم رسول خدا صلی الله علیه و آله حسن و حسین علیهماالسلام را روي زانو خود نشانده و فرمود :
( این دو نفر پسران من و پسران دخترم هستند . پروردگارا ! دوست بدار این دو را و هر کس دوست دارد این دو را . ( 135


( رسول خدا صلی الله علیه و آله کام حسن و حسین علیهماالسلام را با خرما برداشته است . ( 136

. -123 در مکتب اهل ببیت ، ص 117
. -124 در مکتب اهل بیت علیهم السلام ، ص 128
. -125 در مکتب اهل بتی علیهم السلام ، ص 129
. -126 احقاق الحق ، ج 10 ص 534
. -127 ینابیع المودة ، باب 45 ، عیون اخبار الرضا علیه السلام ، ج 2، ص 27
. -128 احقاق الحق ، ج 10 ص 534
626 - -129 کامل الزیارت چاپ نجف ، ص 52 ، امالی الصدوق ، ص 85 ، ینابیع المودة ص 166 ، احقاق الحق ، ج 10 ، ص 595
. ارشاد مفید، ص 180
. -130 خصائص امیرالمومنین علیه السلام ، ص 37
. -131 بانوي نمونه اسلام ، ص 117
. -132 بانوي نمونه اسلام ، ص 117
، -133 ینابیع الموده ، ج 1، ص 42 ، سنن ترمذي ، ج 13 ، ص 248 ، سنن ابن ماجه ، ج 1، ص 65 ، مسند احمد حنبل ، ج 2، ص 442
. النص و الاجتهاد، ص 101
. -134 ناسخ ، ص 115 ، بحار، ج 10 ، ص 8، کامل الزیارت ، ص 52 ، مناقب ، ج 3، ص 381
. -135 نوري که تا ابدي می تابد، از نشریات حسینیه آیت الله العظمی مرعشی نجفی ، ص 9
. -136 خصال صدوق ، ج 2، ص 43

سید ابوالفضل بازدید : 199 جمعه 21 شهریور 1393 نظرات (0)

احادیث پیامبر اکرم (ص) و ائمه اطهار علیهم السلام درباره علم

حدیث (۱) قال رسول الله صلى‏ الله‏ علیه ‏و‏آله :

 

خَیرُ الدُّنیا وَالآخِرَةِ مَعَ العِلمِ وَشَرُّ الدُّنیا وَالآخِرَةِ مَعَ الجَهلِ ؛

 

خیر دنیا و آخرت با دانش است و شرّ دنیا و آخرت با نادانى.

 

(بحارالانوار، ج۷۹، ص۱۷۰)

 

حدیث (۲) قال رسول الله صلى ‏الله‏ علیه ‏و‏آله :

 

طَلَبُ العِلمِ فَریضَةٌ عَلى کُلِّ مُسلِمٍ أَلا إِنَّ اللّه‏َ یُحِبُّ بُغاةَ العِلمِ؛

 

طلب دانش بر هر مسلمانى واجب است. خداوند جویندگان دانش را دوست دارد.

 

(مصباح الشریعه،ص۱۳)

 

حدیث (۳) قال على علیه ‏السلام :

 

کُلُّ وِعاءٍ یَضیقُ بِما جُعِلَ فیهِ إِلاّ وِعاءُ العِلمِ فَإِنَّهُ یَتَّسِعُ بِهِ؛

 

فضاى هر ظرفى در اثر محتواى خود تنگ‏تر مى‏شود مگر ظرف دانش که با تحصیل علوم، فضاى آن بازتر مى‏گردد.

 

 (نهج البلاغه،ص۵۰۵)

 

حدیث (۴) قال على علیه ‏السلام :

 

زَکاةُ العِلمِ بَذلُهُ لِمُستَحِقِّهِ وَإجهادُ النَّفسِ فِى العَمَلِ بِهِ؛

 

زکات دانش، آموزش به کسانى که شایسته آن‏اند و کوشش در عمل به آن است.

 

(غرر الحکم و درر الکلم،ص۳۹۱)

 

حدیث (۵) قال على علیه‏ السلام :

 

خَیرُ العِلمِ مانَفَعَ؛

 

بهترین علم آن است که مفید باشد.

 

(غررالحکم و دررالکلم،ص ۳۵۴)

 

حدیث (۶) قال الصادق علیه ‏السلام :

 

مَن تَعَلَّمَ العِلمَ وَعَمِلَ بِهِ وَعَلَّمَ لِلّهِ دُعِىَ فى مَلَکُوتِ السَّماواتِ عَظیما فَقیلَ: تَعَلَّمَ لِلّهِ وَعَمِلَ لِلّهِ وَعَلَّمَ لِلّهِ؛

 

هر کس براى خدا دانش بیاموزد و به آن عمل کند و به دیگران آموزش دهد، در ملکوت آسمانها به بزرگى یاد شود و گویند: براى خدا آموخت و براى خدا عمل کرد و براى خدا آموزش داد.

 

الذریعه الی حافظ الشریعه(شرح اصول کافی) ج۱،ص۵۶

 

حدیث (۷) قال على علیه ‏السلام :

 

پاِنَّ العِلمَ حَیاةُ القُلوبِ وَ نورُ البصارِ مِنَ العَمى وَ قُوَّةُ البدانِ مِنَ الضَّعفِ؛

 

به راستى که دانش، مایه حیات دل‏ها، روشن کننده دیدگان کور و نیروبخش بدن‏هاى ناتوان است.

 

(تحف العقول، ص ۲۸)

 

حدیث (۸) قال على علیه‏ السلام :

 

یَنبَغى لِلعاقِلِ اَن یَحتَرِسَ مِن سُکرِ المالِ وَ سُکرِ القُدرَةِ ، وَ سُکرِ العِلمِ ، وَ سُکرِ المَدحِ وَ سُکرِ الشَّبابِ ، فَاِنَّ لِکُلِّ ذالِکَ ریاحا خَبیثَةً تَسلُبُ العَقلَ وَ تَستَخِفُّ الوَقارَ؛

 

سزاوار است که عاقل ، از مستى ثروت، قدرت ، دانش ، ستایش و مستى جوانى بپرهیزد، چرا که هر یک را بادهاى پلیدى است که عقل را نابود مى‏کند و وقار و هیبت را کم مى‏نماید.

 

(غرر الحکم، ص ۷۹۷)

 

حدیث (۹) قال ابی عبدالله علیه ‏السلام :

 

اِنَّ مِن حَقیقَةِ الایمانِ اَن تُؤثِرَ الحَقَّ وَ اِن ضَرَّکَ عَلَى الباطِلِ وَ اِن نَفَعَکَ وَ اَن لا یَجوزَ مَنطِقُکَ عِلمَکَ؛

 

از حقیقت ایمان این است که حق را بر باطل مقدم دارى، هر چند حق به ضرر تو و باطل به نفع تو باشد و نیز از حقیقت ایمان آن است که گفتار تو از دانشت بیشتر نباشد.

 

(بحارالانوار، ج ۲، ص۱۱۴)

 

حدیث (۱۰) قال الصادق علیه ‏السلام :

 

لایَزالُ المُؤمِنُ یُورِثُ أَهلَ بَیتِهِ العِلمَ وَ الدَبَ الصّالِحَ حَتّى یُدخِلَهُمُ الجَنَّةَ جَمیعا؛

 

مؤمن همواره خانواده خود را از دانش و ادب شایسته بهره مند مى سازد تا همه آنان را وارد بهشت کند.

 

(مستدرک الوسایل، ج۱۲، ص۲۰۱)

 

حدیث (۱۱) قال على علیه‏ السلام :

 

اَلعِلمُ قاتِلُ الجَهلِ؛

 

دانش، نابود کننده نادانى است.

 

(غررالحکم و دررالکلم،ص۵۶)

 

حدیث (۱۲) قال على علیه ‏السلام :

 

اَلا اِنَّ فیهِ عِلمَ مایَأتى وَالحَدیثَ عَنِ المَاضى وَدَواءَ دائِکُم ونَظمِ ما بَینَکُم؛

 

آگاه باشید که دانش آینده، اخبار گذشته و درمان دردهایتان و نظم میان شما در قرآن است.

 

(نهج البلاغه، ص ۲۲۳)

 

حدیث (۱۳) قال على علیه ‏السلام :

 

إِذا تَفَقَّهَ الرَّفیعُ تَواضَعَ؛

 

انسان بلند مرتبه چون به فهم و دانایى رسد، متواضع مى شود.

 

 (غررالحکم، ص۲۸۵)

 

حدیث (۱۴) قال على علیه‏ السلام :

 

 اَلعِلمُ کَنزٌ عَظیمٌ لایَفنی؛

 

علم گنج بزرگی است که با خرج کردن تمام نمی شود.

 

(غرر الحکم و درر الکلم،ص۶۶)

 

حدیث (۱۵) قال على علیه‏ السلام :

 

العِلمُ وَراثَهٌ کَریمَهٌ ، وَ الادابُ حُلَلٌ مُجَدَّدَهٌ ، وَ الفِکرُ مِرآهٌ صافِیَهٌ؛

 

علم میراث گرانبهائی است و ادب لباس فاخر و زینتی است و فکر آئینه ای است صاف.

 

(نهج البلاغه،ص۴۶۹)

 

حدیث (۱۶) پیامبر صلى ‏الله‏ علیه‏ و‏آله :

 

أنَّهُ إذا قالَ الْمُعَلِّمُ لِلصَّبىِّ قُل بِسمِ اللّهِ الرَّحمنِ الرَّحیمِ فَقالَ الصَّبىُّ بِسمِ اللّهِ الرَّحمنِ الرَّحیمِ کَـتَبَ اللّه‏ُ بَراءَةً لِلصَّبِىِّ و بَراءَةً لأِبـَوَیهِ و بَراءَةً لِلمُعَلِّمِ؛

 

وقتى معلم به کودک بگوید: بگو بسم اللّه‏ الرحمن الرحیم و کودک آن را تکرار کند خداوند براى کودک و پدر و مادرش و معلم، برائت از آتش در نظر خواهد گرفت.

 

بحارالانوار(ط-بیروت)،ج۸۹،ص۲۵۷

 

حدیث (۱۷) امام على علیه‏ السلام :

 

عِلمُ الْمُنافِقِ فی لِسانِهِ وَعِلْمُ الْمُؤْمِنِ فی عَمَلِهِ؛

 

دانش منافق در زبان او و دانش مؤمن در کردار اوست.

 

(غررالحکم، ص۴۶۳)

 

حدیث (۱۸) امام على علیه ‏السلام :

 

تَغَرَّبْ عَنِ الأَوْطانِ فى طَـلَبِ الْعُلا وَسافِرْ فَفِى الأَسْفارِ خَمْسُ فَوائِدَ تَفَرُّجُ هَمٍّ وَاکْتِسابُ مَعیشَةٍ وَعِلْمٌ وَآدابٌ وصُحْبَةُ ماجِدٍ؛

 

براى کسب بلند مرتبگى از وطن خود دور شو و سفر کن که در مسافرت پنج فایده است: برطرف شدن اندوه، بدست آوردن روزى و دانش و آداب زندگى، و هم‏نشینى با بزرگواران.

 

(مستدرک الوسائل، ج ۸، ص ۱۱۵)

 

حدیث (۱۹) پیامبر صلى‏ لله‏ علیه ‏و ‏آله :

 

اَلْعِلْمُ رَأسُ الْخَیْرِ کُلِّهِ، وَ الْجَهْلُ رَأسُ الشَّرِّ کُلِّهِ ؛

 

دانایى سرآمد همه خوبى‏ها و نادانى سرآمد همه بدى‏هاست.

 

(بحارالأنوار، ج۷۴، ص ۱۷۵)

 

حدیث (۲۰) امام على علیه‏ السلام :

 

اَلْعِلْمُ اَصْلُ کُلِّ خَیْرٍ، اَلْجَهْلُ اَصْلُ کُلِّ شَرٍّ؛

 

دانایى، ریشه همه خوبى‏ها و نادانى ریشه همه بدى‏هاست.

 

(غررالحکم، ص۴۸)

 

حدیث (۲۱) امام على علیه‏ السلام :

 

رَأْسُ الْعِلْمِ التَّمْییزُ بَیْنَ الاْخْلاقِ وَ اِظْهارُ مَحْمودِها وَ قَمْعُ مَذْمومِها؛

 

بالاترین درجه دانایى، تشخیص اخلاق از یکدیگر و آشکار کردن اخلاق پسندیده و سرکوب اخلاق ناپسند است.

 


(غررالحکم و دررالکلم،ص۳۷۸)

 

حدیث (۲۲) امام على علیه ‏السلام :

 

جالِسِ الْعُلَماءَ یَزْدَدْ عِلْمُکَ وَ یَحْسُنْ اَدَبُکَ وتَزکُ نَفسُکَ؛

 

با علما معاشرت کن تا علمت زیاد، ادبت نیکو و جانت پاک شود.

 

(غررالحکم و دررالکلم،ص۳۴۱)

 

حدیث (۲۳) امام على علیه ‏السلام :

 

مَنْ نَصَبَ نَفْسَهُ لِلنّاسِ اِماما فَلیَبْدَأ بِتَعْلیمِ نَفْسِهِ قَبْلَ تَعْلیمِ غَیْرِهِ وَلْیَکُنْ تَاْدیبُهُ بِسیرَتِهِ قَبْلَ تَأْدیبِهِ بِلِسانِهِ وَ مُعَلِّمُ نَفْسِهِ وَ مُؤَدِّبُها اَحَقُّ بِالاِْجْلالِ مِنْ مُعَلِّمِ النّاسِ ومُؤَدِّبِهِمْ؛

 

کسى که خود را پیشواى مردم قرار داده، باید پیش از آموزش دیگران، خود را آموزش دهد و پیش از آن‏که دیگران را با زبان، ادب بیاموزد، باکردارش ادب آموزد و البته آموزش دهنده و ادب‏آموز خود بیش از آموزگار و ادب‏آموز مردم، شایسته تجلیل است.

 

مثیرالاحزان،ص۵۰

 

حدیث (۲۴) امام على علیه ‏السلام :

 

یا مُؤمِنُ اِنَّ هذَا العِلمَ وَالاَدَبَ ثَمَنُ نَفْسِکَ فَاجْتَهِد فى تَعَلُّمِهِما ، فَما یَزیدُ مِنْ عِلْمِکَ وَ اَدَبِکَ یَزیدُ فى ثَمَنِکَ وَ قَدْرِکَ ، فَاِنَّ بِالْعِلْمِ تَهْتَدى اِلى رَبِّکَ وَ بِالاَْدَبِ تَحْسِنُ خِدْمَةَ رَبِّکَ وَبِأَدَبِ الْخِدْمَةِ یَسْتَوجِبُ الْعَبْدُ وَلایَتَهُ وَقُرْبَهُ ، فَاقْبَلِ النَّصیحَةَ کى تَنْجُوَ مِنَ الْعَذابِ؛

 

اى مؤمن! به تحقیق این دانش و ادب بهاى جان توست پس در آموختن آن دو بکوش که هر چه بر دانش و ادبت افزوده شود بر قیمت و قَدْرت افزوده مى‏شود ؛ زیرا با دانش به پروردگارت راه مى‏یابى و با ادب به پروردگارت خوش خدمتى مى‏کنى و با ادب در خدمت‏گزارى، بنده سزاوار دوستى و نزدیکى به او مى‏شود . پس [این [نصیحت را بپذیر تا از عذاب بِرَهى.

 

(بحار الانوار(ط-بیروت)،ج۱،ص۱۸۰)

 

حدیث (۲۵) پیامبر صلى ‏لله‏ علیه ‏و ‏آله :

 

اَلْعِلمُ إمامُ الْعَمَلِ وَالْعَمَلُ تابِعُهُ یُلهَمُ بِهِ السُّعَداءُ وَ یُحْرَمُهُ الأْشقیاءُ؛

 

دانش پیشواى عمل و عمل پیرو آن است. به خوشبختان دانش الهام مى‏شود و بدبختان از آن محرومند.

 

(الأمالى، طوسى، ص ۴۸۸)

 

حدیث (۲۶) پیامبر صلى‏ الله‏ علیه ‏و‏آله :

 

قَلْبٌ لَیْسَ فیهِ شَىْ‏ءٌ مِنَ الْحِکْمَةِ کَبَیْتٍ خَرِبَ فَتَعَلَّموا وَ عَلِّموا وَ تَفَقَّهوا وَ لا تَموتوا جُهّالاً فَاِنَّ اللّه‏َ لا یَعْذِرُ عَلَى الْجَهْلِ؛

 

دلى که در آن حکمتى نیست، مانند خانه ویران است، پس بیاموزید و آموزش دهید، بفهمید و نادان نمیرید. براستى که خداوند، بهانه‏اى را براى نادانى نمى‏پذیرد.

 

نهج الفصاحه،ص۶۰۰

 

حدیث (۲۷) امام علی علیه‏ السلام :

 

قُم عَن مَجلِسِکَ لِاَبیکَ وَ مُعَلِّمِکَ وَ اِن کُنتَ اَمیراً؛

 

به احترام پدر و معلمت از جای برخیز هرچند فرمان روا باشی.

 

(غررالحکم،ص۱۳۶)

 

حدیث (۲۸) رسول اکرم (صلى ‏لله‏ علیه ‏و ‏آله):

 

ا لا اخبرکم بأجود الأجواد قالوا بلى یا رسول اللَّه. فقال اجود الاجواد اللَّه و انا اجود بنى آدم و اجودهم بعدى رجل‏ علّم‏ علما فنشره و یبعث یوم القیمة امة واحدة و رجل جاد بنفسه فی سبیل اللَّه حتى قتل

 

پیغمبر- صلّى اللَّه علیه و آله- فرمود:
آیا خبر ندهم به بخشنده‏ترین بخشنده‏ها؟ گفتند: بلى یا رسول اللَّه.
بخشنده ‏ترین بخشنده‏ها خداى متعال جلّت عظمته مى‏باشد. و من بخشنده‏ترین اولاد آدم هستم و بخشنده‏ترین اولاد آدم بعد از من مردى است که علمى را بیاموزد پس آن را منتشر کند و چنین کس در روز قیامت مبعوث شود در حالى که امت واحده است، یعنى کسى است که جامع خیرات است و به او اقتدا مى‏شود. و نیز بخشنده‏ترین مردم بعد از من مردى است که جان خود را در راه خدا بخشش کند تا کشته شود.

 

(إرشاد القلوب / ترجمه طباطبایى، ص۵۰)

 

حدیث (۲۹) امام محمد باقر علیه‏ السلام :

 

ما شیبَ شیءٌ بشیءٍ اَحسن مِن حِلمٍ بعلمٍ؛

 

چیزی با چیزی نیامیخته است که بهتر از حلم با علم باشد.

 

(بحارالانوار ، ج ۷۵ ، ص ۱۷۲ )

 

حدیث (۳۰) پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله):

 

مَن عَمِلَ بِما یَعلَمُ وَرَّثَهُ اللَّهُ عِلمَ ما لَم یَعلَم.

هر کس به آنچه می ‏داند عمل کند، خداوند دانش آنچه را که نمی ‏داند به او ارزانى می ‏دارد.

 

(مرآ‌ة العقول فی شرح اخبار آل الرسول،ج۳،ص۲۸۶)

 

حدیث (۳۱)  امام على(سلام الله علیه) :

 

العِلمُ یُنجِدُ الفِکرَ.
دانش روشنى بخش اندیشه است.

 

(غررالحکم و دررالکلم،ص۴۸)

 

حدیث (۳۲)  امام صادق (سلام الله علیه) :

 

لَستُ اُحِبُّ أن أرَى الشّابَّ مِنکُم إلاّ غادِیاً فی حالَینِ: إمّا عالِماً أومُتَعَلِّماً.
دوست ندارم جوانى از شما [شیعیان] را جز بر دو گونه ببینم: دانشمند یا دانشجو.

 

(امالی شیخ طوسی،متن،ص۳۰۳)

 

حدیث (۳۳)  امام علی (سلام الله علیه) :

 

لا عَمَلَ کَالتَّحقیِقِ.

هیچ عملى مانند پژوهش نیست.

(غررالحکم ودررالکم – ص۷۶۸

سید ابوالفضل بازدید : 174 سه شنبه 18 شهریور 1393 نظرات (0)

وَ وَصَّيْنَا الْانسَانَ بِوَالِدَيْهِ حُسْنًا

{ سوره عنکبوت آیه 8 } (  و ما به انسان، توصيه نموديم كه به والدينش نيكى نمايد )

اميرالمومنين علي (ع) فرمود : بزرگترين و مهمترين تكليف الهي نيكي به پدر و مادر است.  ميزان الحكمة  جلد 10 صفحه 709

امام صادق (ع) فرمود : برترين كارها عبارت است از: 1- نماز در وقت 2- نيكي به پدر و مادر 3- جهاد در راه خدا.  بحارالانوار جلد 74  صفحه 85

 مردي خدمت پيامبر اكرم (ص) آمد و گفت : پدر و مادر پيري دارم كه به خاطر انس با من مايل نيستند به جهاد بروم ، رسول خدا (ص) فرمود : پيش پدر و مادرت بمان، قسم به آنكه جانم در دست اوست انس يكروز آنان با تو از جهاد يكسال بهتر است. ( البته در صورتي كه جهاد واجب عيني نباشد ).بحارالانوار جلد 74  صفحه 52

 ابن‌مسعود مي‌گويد: از پيامبر گرامي(ص) سؤال كردم، محبوبترين كار پيش خدا كدام است؟ فرمود: نماز در وقت، گفتم: بعد از آن چه چيز؟ فرمود: نيكي به پدر و مادر، گفتم: بعد از آن چه چيز، فرمود: جهاد در راه خدا. ( بالاترین جهاد یعنی جهاد اکبر ، مخالفت با هواهای نفسانی )    بحارالانوار جلد 74  صفحه 70

 پيامبر خدا (ص) فرمود: هر فرزند نيكوكاري كه با مهرباني به پدر و مادرش نگاه كند در مقابل هر نگاه، ثواب يك حج كامل مقبول به او داده مي‌شود، سؤال كردند، حتي اگر روزي صدمرتبه به آنها نگاه كند؟ فرمود: آري خداوند بزرگتر و پاكتر است. بحارالانوار جلد 74  صفحه 73

 امام رضا (ع) فرمود : خداوند متعال فرمان داده سه چيز همراه سه چيز ديگر انجام گيرد : 1- به نماز همراه زكات فرمان داده است، پس كسي كه نماز بخواند و زكات نپردازد نمازش نيز پذيرفته نمي‌شود. 2-به سپاسگذاري از خودش و پدر و مادر فرمان داده است، پس كسي كه از پدر و مادرش سپاسگذاري نكند، خدا را شكر نكرده است. 3- به تقواي الهي فرمان داده و به صله‌ي رحم، پس كسي كه صله‌ي رحم انجام ندهد تقواي الهي را هم بجا نياورده است.     بحارالانوار جلد 74  صفحه 77

 امام صادق(ع) فرمود: نيكي به پدر و مادر نشانه‌ي شناخت شايسته‌ي بنده خداست. زيرا هيچ عبادتي زودتر از رعايت حرمت پدر و مادر مسلمان به خاطر خدا انسان را به رضايت خدا نمي‌رساند.بحارالانوار جلد 74  صفحه 77

 پيامبر اكرم (ص) فرمود : بنده‌اي كه مطيع پدر و مادر ( البته مطیع بودن در برابر پدر و مادر در راه دین و گرنه اگر پدر و مادر معصیت از ما خواستند نباید انجام دهیم ) و پروردگارش باشد ، روز قيامت در بالاترين جايگاه است.كنزالاعمال جلد 16  صفحه 467

 رسول خدا (ص) فرمود : كسي كه به نيت پدر و مادرش حج انجام دهد يا بدهكاري آنها را بپردازد خداوند او را در روز قيامت با نيكان برمي‌‌انگيزد. كنزالاعمال جلد 16  صفحه 468

 پيامبر اكرم(ص) فرمود: آنكه پدر و مادرش را خشنود كند، خدا را خشنود كرده و كسي كه پدر و مادر خود را به خشم آورد، خدا را به خشم آورده است. كنزالاعمال جلد 16  صفحه 470

 امام صادق (ع) فرمود : هنگامي كه حضرت موسي(ع) مشغول مناجات با پروردگارش بود، مردي را ديد كه در زير سايه‌ي عرش الهي در ناز و نعمت است، عرض كرد: خدايا اين كيست كه عرش تو بر او سايه افكنده است؟ خداوند متعال فرمود: او نسبت به پدر و مادرش نيكوكار بود و هرگز سخن‌چيني نمي‌كرد. بحارالانوار جلد 74  صفحه 65

 پيامبرخدا(ص) فرمود: دو سال را برو به پدر و مادرت نيكي كن، يكسال راه برو و صله‌ي رحم انجام بده، (يعني اگر پدر و مادرت در فاصله‌ي دوري هستند كه دو سال بايد راه بروي تا به آنها برسي و نيكي كني ارزش دارد). بحارالانوار جلد 74  صفحه 83

 پيامبر خدا(ص) : فرمود : كسي كه دوست دارد عمرش طولاني و روزيش زياد شود، نسبت به پدر و مادرش نيكي كند و صله‌ي رحم بجاي آورد.كنزالاعمال جلد 16  صفحه 475

 حنان ‌ابن سُدير مي‌گويد : در حضور امام صادق(ع) بوديم كه مُيّسِر هم در ميان ما بود، از رابطه خويشاوندي سخن به ميان آمد، امام صادق(ع) فرمود: اي مُيّسِر چند بار اجل و مرگ تو فرا رسيده و هر بار خداوند آنرا بخاطر صله رحم با خويشاوندانت تأخير انداخته است، اگر مي‌خواهي خداوند عمر تو را زياد كند به پدر و مادرت نيكي كن. بحارالانوار جلد 74  صفحه 84

 امام صادق(ع) فرمود: مردي خدمت پيامبر(ص) آمد و گفت: اي رسول خدا به چه كسي نيكي كنم؟ فرمود: به مادرت، عرض كرد: بعد از او به چه كسي؟ فرمود: به مادرت، گفت: سپس به چه كسي؟ فرمود: به مادرت، سؤال كرد: سپس به چه كسي؟ فرمود: به پدرت.بحارالانوارجلد 74 صفحه 49

 رسول خدا(ص) فرمود: به پدرانتان نيكي كنيد تا فرزندانتان به شما نيكي كنند، از زنان مردم چشم‌پوشي كنيد تا ديگران نسبت به زنهاي شما چشم‌پوشي كنند.كنزالاعمال جلد 16  صفحه 466

 از امام كاظم(ع) نقل شده كه فرمود: مردي از پيامبر خدا(ص) سؤال كرد: حق پدر بر فرزند چيست؟ حضرت فرمود: 1- او را با نام صدا نكند. 2- در راه‌رفتن از او جلو نيفتد. 3- قبل از او ننشيند. 4- كاري انجام ندهد كه مردم پدرش را فحش دهند.بحارالانوار  جلد 74  صفحه 45

 رسول خدا(ص) فرمود: نگاه محبت‌آميز فرزند به پدر و مادرش عبادت است.بحارالانوارجلد 74  صفحه 80

 اَبي ولّاد مي‌گويد: معناي آية «وَبِالوَالِدَينِ اِحسَاناً» را از امام صادق(ع) پرسيدم، فرمود: احسان به پدر و مادر اينست كه رفتارت را با آنها نيكو كني و مجبورشان نكني تا چيزي كه نياز دارند از تو بخواهند. «يعني قبل از درخواست آنان نيازشان را برطرف كني».بحارالانوار، جلد 74  صفحه 79

 امام صادق(ع) فرمود: چشمهايت را جز از روي دلسوزي و مهرباني با پدر و مادر خيره مكن و صدايت را بلندتر از صداي آنها نكن، دستهايت را بالاي دستهاي آنها مبر، و جلوتر از آنان راه مرو.بحارالانوار، جلد 74  صفحه 79

امام صادق(ع) فرمود: چه چيز مانع شخص مي‌شود وقتي كه پدر و مادرش زنده يا مرده‌اند به آنها نيكي كند، به اين صورت كه به نيت آنها نماز بخواند، صدقه بدهد، حج بجا بياورد و روزه بگيرد، زيرا اگر چنين كند ثواب آنها به پدر و مادر مي‌رسد و به خود شخص هم همانقدر ثواب داده مي‌شود، به علاوه خداوند متعال به واسطة كارهاي نيك و نماز او خير زيادي به او عطا مي‌كند.بحارالانوار جلد 74  صفحه 46

 امام باقر(ع) فرمود: در سه چيز خداوند متعال اجازه ترك آنها را نداده است. 1- اداي امانت به مرد نيكوكار و فاسق. 2- وفاي به عهد و پيمان نسبت به نيكوكار و فاسق. 3- نيكي به پدر و مادر، نيكوكار باشند يا فاسق و لاابالي.بحارالانوار جلد 74  صفحه 56

 در نوشته امام رضا(ع) به مأمون آمده كه: نيكي به پدر و مادر واجب و لازم است اگر چه مشرك و كافر باشند، ولي در معصيت خدا نبايد اطاعتشان كرد.بحارالانوار جلد 74  صفحه 72

 از امام رضا(ع) نقل شده كه فرمود: رسول خدا(ص) فرمود: نسبت به پدر و مادر نيكوكار باش تا پاداش تو بهشت باشد ولي اگر عاقّ آنها شوي جهنمي خواهي بود.اصول كافي جلد 2  صفحه 348

 امام صادق(ع) فرمود: اگر خداوند چيزي كمتر از اُف (اوه) گفتن سراغ داشت از آن  نهي مي‌كرد: و اُف‌گفتن از كمترين مراتب عاق‌شدن است. نوعي از عاق‌شدن اين است كه انسان به پدر و مادرش تيز نگاه كند. (خيره شود).اصول كافي جلد 2  صفحه 348

 امام صادق(ع) فرمود: كسي كه از روي نفرت به پدر و مادرش كه به او ستم كرده‌اند نگاه كند، نمازش در درگاه الهي پذيرفته نمي‌شود.اصول كافي جلد 4  صفحه 50

 اميرالمؤمنين علي(ع) فرمود: كسي كه پدر و مادر خويش را غمگين سازد عاق والدين شده است. (حق آنها را رعايت نكرده است).بحارالانوار جلد 74  صفحه 64

 امام صادق (ع) فرمود: پدرم مردي را ديد كه پسرش همراهش راه مي‌رفت و به بازوي پدر تكيه كرده بود، (وقتي اين جريان را ديد) تا زنده بود از روي ناراحتي و خشم با او صحبت نكرد.بحارالانوار جلد 74  صفحه 64

امام صادق(ع) فرمود: هر كس با اين سه نفر كشمكش كند خوار مي‌گردد: پدر، سلطان حق و شخص بدهكار.بحارالانوار جلد 74  صفحه 71

 پيامبر خدا(ص) فرمود: از عاق والدين‌شدن بپرهيزيد، زيرا با اينكه بوي بهشت از مسافت هزارسال به مشام مي‌رسد، عاق والدين و كسي كه قطع رحم كند آن بو را احساس نخواهد كرد. (يعني بيش از هزار سال از بهشت فاصله دارد.)بحارالانوار جلد 74 صفحه 62

 امام صادق(ع) فرمود: عاق والدين و شرابخوار و انسان خير منت‌گذار وارد بهشت نمي‌شود.بحارالانوار جلد 74  صفحه 74

 رسول خدا(ص) فرمود: در قيامت خدا به چهار گروه نظر رحمت نخواهد كرد: 1- عاق والدين 2- منت‌گذار 3- منكر قضا و قدر 4- شرابخوار بحارالانوار جلد 74  صفحه 71

رسول اكرم (ص) فرمود: كيفر سه گناه به قيامت نمي‌ماند (يعني در همين دنيا مجازات مي‌شود). 1- عاق پدر و مادر 2- ظلم و تجاوز به مردم 3- ناسپاسي در مقابل احسان و نيكي.بحارالانوار جلد 74  صفحه 74

 امام صادق (ع) فرمود: از گناهاني كه هوا را تيره و تار مي‌كند عاق والدين‌ ‌شدن است.بحارالانوار جلد 74  صفحه 74

 امام صادق (ع) فرمود: عاق پدر و مادر شدن از گناهان كبيره است، زيرا خداوند متعال عاق والدين را گناهكار شقي شمرده است.بحارالانوار جلد 74  صفحه 74

 امام صادق (ع) فرمود: هنگام مرگ جواني، پيامبر خدا (ص) كنار بستر او حضور يافتند و به جوان فرمودند: بگو لااله‌الا‌الله، زبانش بند آمد، چند بار تكرار فرمودند، ولي زبان او بند شد، پيامبر (ص) به زني كه كنار جوان بود فرمود: آيا اين جوان مادر دارد؟ زن گفت: بله، من مادر او هستم، فرمود: آيا از او ناراضي هستي؟ زن گفت: بله شش سال است با او صحبت نكرده‌ام، فرمود: از او راضي شو، زن گفت: يارسول‌الله بخاطر رضايت تو خدا از او راضي شود. (من از او راضي هستم) سپس پيامبر(ص) به جوان گفت: بگو لااله‌الا‌الله، جوان در اين هنگام گفت: لااله‌الا‌الله و پس از لحظاتي مُرد.بحارالانوار جلد 74  صفحه 75

 امام سجاد(ع) فرمود: مردي خدمت رسول خدا (ص) رسيد و گفت: اي رسول خدا، من هيچ كار زشتي نمانده كه انجام نداده باشم، آيا مي‌توانم توبه كنم؟ رسول خدا (ص) فرمود: آيا هيچيك از پدر و مادرت زنده هستند؟ گفت: بله، پدرم. حضرت فرمود: برو به او نيكي كن (تا آمرزيده شوي). وقتي او راه افتاد پيامبر(ص) فرمود: كاش مادرش زنده بود. (يعني اگر او زنده بود و به او نيكي مي‌كرد، زودتر آمرزيده مي‌شد).بحارالانوار جلد 74 صفحه 82

حضرت محمد (ص) : همچنانکه فرزند در صورت عدم ادای حقوق پدر و مادر عاق آنها میشود پدر و مادر نیز چنانچه فرزند صالح باشد و حقش را ادا نکنند عاق فرزند می شوند.  خصال الصدوق باب الاثنین حدیث 67

حضرت محمد (ص) : از جمله حقوق فرزند بر پدرش سه چیز است ، او را نام نیک گذارد و نوشتن آموزد و چون بالغ شود برای او زن بگیرد.  روضة الواعظین صفحه 369

حضرت محمد (ص) : مردی از حضرت رسول (ص) پرسید حق پدر بر فرزندش چیست ؟ فرمود او را به نامش نخواند ، و جلو او راه نرود ، پیش از او ننشیند ، و موجب دشنام او نشود { با مردم طوری رفتار نکند که به پدرش دشنام دهند }.  اصول کافی جلد 3 باب البر بالوالدین حدیث 5 و 9

حضرت محمد (ص) : مردی خدمت نبی اکرم (ص) آمد و عرض کرد ای رسول خدا به چه کسی نیکی کنم ؟ فرمود به مادرت گفت سپس به که ؟ فرمود به مادرت ، گفت سپس به که ؟ فرمود به مادرت ، { برای مرتبه چهارم } عرض کرد سپس به که ؟ فرمود به پدرت.   اصول کافی جلد 3 باب البر بالوالدین حدیث 5 و 9

حضرت محمد (ص) : خشنودی خدا تمامش در خشنودی پدر و مادر و خشم خدا در خشم آندو است.  جامع الاخبار صفحه 98

حضرت محمد (ص) : نگاه محبت آمیز فرزند به پدر و مادرش عبادت است. تحف العقول مواعظ النبی (ص)

حضرت محمد (ص) : هرکه به والدینش احسان و نیکی کند خداوند عمرش را زیاد گرداند.  روضة الواعظین صفحه 368

حضرت محمد (ص) : خداوند لعنت کند بر والدینی که فرزندشان را بر نافرمانی خودشان وادار کنند.  بحارالانوار جلد 77 صفحه 58

حضرت محمد (ص) : خداوند رحمت کند پدر و مادری را که فرزندشان را بر نیکی کردن به آنها وادار کنند. بحارالانوار جلد 77 صفحه 58

حضرت محمد (ص) : هرکه پدر و مادرش را اندوهگین سازد آنها را نافرمانی کرده است.  بحارالانوار جلد 77 صفحه 58

حضرت محمد (ص) : از نفرین پدر بترسید و دور باشید که بالای ابر ( به آسمان ) بلند شود و خداوند عزوجل ( به فرشتگان ) فرماید : آنرا به سوی من بلند کنید تا برایش استجابت کنم ، و از نفرین مادر بترسید که آن از شمشیر تیزتر است.  مجموعه ورام جلد 1 صفحه 12

حضرت محمد (ص) : به فرزندان خود شنا کردن و تیر اندازی بیاموزید.  طرائف الحکم جلد 2 صفحه 117 نقل از وسائل

حضرت محمد (ص) : بر در بهشت دیدم نوشته شده ؛ تو بر هر بخیل و ریاکار و عاق { والدین } و سخن چین حرام هستی.  جامع الاخبار صفحه 98

حضرت محمد (ص) : مردی خدمت پیغمبر خدا (ص) آمد و عرض کرد یا رسول الله من با شور و نشاط به جهاد تمایل دارم ، نبی اکرم (ص) به او فرمود پس در راه خدا جهاد کن که اگر کشته شوی در نزد خداوند زنده بوده و روزی خواهی خورد و اگر ( در اینراه به اجل طبیعی ) بمیری پاداش تو بر خداوند است و اگر سالم از میدان جنگ برگشتی از گناهانت پاک شوی مانند روز ولادتت ؛ عرض کرد یا رسول الله (ص) من پدر و مادر پیری دارم که گمان میکنند به من اُنس گرفته اند و خروج مرا ( از نزد خود ) خوش ندارند ، رسول خدا (ص) فرمود در این صورت نزد والدینت بمان قسم به آنکه جامن من در دست اوست موآنست آنها یک شبانه روز به تو از جهاد یکسال بهتر است.  اصول کافی جلد 3 باب البر بالوالدین حدیث 10

حضرت محمد (ص) : میان فرزندانتان به عدالت رفتار کنید همچنانکه دوست دارید در احسان و لطف میان شما به عدالت رفتار نمایند.  سفینة البحار جلد 2 صفحه 684

حضرت محمد (ص) : فرزندانتان را با اسامی پیغمبران نام گذارید و بهترین نامها عبدالله و عبدالرحمن است.   سفینة البحار جلد 2 صفحه 684

سید ابوالفضل بازدید : 144 پنجشنبه 13 شهریور 1393 نظرات (1)

« عن فاطمة بنت الرضا عن فاطمة بنت الكاظم عن فاطمة بنت الصادق عن فاطمة بنت الباقر عن فاطمة بنت السجاد عن فاطمة بنت الحسین عن أم كلثوم عن أمّها فاطمة بنت الرسول صلی الله علیه و آله قالت:

أنسیتم قول النبی صلی الله علیه و آله یوم غدیر خم: "من كنت مولاه فعلیّ مولاه" و قول النبی صلی الله علیه و آله له: "أنت منی بمنزلة هارون من موسی"؟ » (3)

3) قاموس الرجال ج12ص334.

سید ابوالفضل بازدید : 152 چهارشنبه 12 شهریور 1393 نظرات (0)

http://www.shahrequran.ir/attachments/2037d1409682438-241421324.jpg

پرسيده بودند: معناي اين حديث شريف پيغمبر اكرم صلّي‌الله‌عليه‌وآله‌وسلّم كه حضرت فرمودند حُسَينُ مِنّي وَ اَنَا مِن حُسَين[1] چيست؟

قال استاذنا:

معناي اوّلي كه از حُسَينُ مِنّي وَ اَنَا مِن حُسَين به ذهن مي‌آيد اين است كه ريشه‌ي وجودي‌ حسين عليه‌السلام، پيغمبر اكرم صلّي‌الله‌عليه‌وآله‌وسلّم است. حسين عليه‌السلام نوه‌ي پيامبر است. حسين از پيامبر است. حسين در دامان دختر پيامبر تربيت شد، رشد كرد و پرورش يافت. در آغوش رسول الله پناه داشت و دست پرورده‌ي پيامبر و دختر پيامبر است. اين معناي ظاهري حُسَينُ مِنّي است وَ اَنَا مِن حُسَين: اينكه من از حسينم، باز معناي ظاهري‌اش مي‌تواند اين باشد كه در واقع بقاي من و مكتب من، بقاي من به عنوان شخصيت حقوقي‌ام، يعني به عنوان رسول خدا با يك رسالت عظيم و پيام بزرگي كه پيام جاودانه‌ي تاريخ است و ختم كننده‌ي همه‌‌ي اديان الهي است، وابسته به اباعبدالله الحسين عليه‌السلام است. يعني اين خون حسين بود كه بقاي اسلام را تضمين كرد والاّ اگر واقعه‌ي عاشورا و اين جانبازي عاشقانه‌ي اباعبدالله الحسين نبود، خبري از اسلام امروز باقي نبود. اينكه اسلام تا قيام قيامت در عالم باقي خواهد ماند، مرهون اباعبدالله الحسين عليه‌السلام است. پس اگر امروز ما اسمي از پيامبر اكرم صلّي‌الله‌عليه‌وآله‌وسلّم مي‌شنويم، با شخصيت حضرت آشنا مي‌شويم، با آموزه‌ها و تعاليم حضرت آشنا مي‌شويم، به بركت اباعبدالله الحسين عليه‌السلام است. لذا معناي وَ اَنَا مِن حُسَين مي‌تواند اين باشد.

يك معناي ديگر را هم مي‌شود اين‌طور بيان كرد: مثلاً شما تخم گياهي را مثل يك دانه‌ي گردو در خاك مي‌كاريد. اين دانه‌ي گردو به يك نهال تبديل مي‌شود. اين نهال رشد مي‌كند و به درخت سترگ و تنومندي تبديل مي‌شود و نهايتاً غايت سير اين درخت گردو چيست؟ اين است كه گردويي بدهد. آن گردويي كه روئيده بر تن اين درخت ريشه و اصلش كجاست؟ در آن گردويي است كه در خاك كاشتيم. درست است، امّا از آن طرف مي‌شود گفت اصلاً اين گردويي كه به عنوان بذر و تخم در خاك كاشتيم تا اين درخت برويد به خاطر آن گردوهايي بود كه قرار است اين درخت ثمر بدهد، والاّ اگر آن ثمره‌اي كه اين درخت مي‌دهد نبود، اصلاً ما به فكر كاشتن، نگه‌داري، آبياري و پرورش آن نهال نبوديم تا به اينجا برسد. پس تمام اين زحماتي كه متحمّل شديم براي آن ميوه است. لذا اگر بگوييم كه آن بذر كمال در همه‌ي هستي، وجود خاتم انبياء پيامبر اكرم صلّي‌الله‌عليه‌وآله‌وسلّم است و ميوه‌ي اين درخت ميوه‌ي شيرين و زيباي حضرت اباعبدالله الحسين عليه‌السلام است، مي‌شود گفت كه حضرت اباعبدالله عليه‌السلام در واقع ميوه‌ي وجود رسول اكرم است؛ حُسَينُ مِنّي. امّا اين همه‌ي اينها تخم كاشتن و ... براي چيست؟ براي رسيدن به آن ميوه وَ اَنَا مِن حُسَين. شايد بشود از اين تعبير براي درك معناي اين حديث استفاده كرد.

 


[1]- مجلسي، بحارالانوار، ج 43، ص 261.

سید ابوالفضل بازدید : 198 پنجشنبه 23 مرداد 1393 نظرات (0)

يا ارحم الراحمين : اى مهربان ترين مهربانان.

امام سجّاد (ع) فرمود: روزى پيغمبر اكرم(ص) شنيد مردى مى گويد: «يا ارحم الراحمين» حضرت شانه او را بگرفت و فرمود: هم اينك ارحم الراحمين است كه رو به تو نموده، حاجتت را بخواه. در حديث آمده كه هرگاه امام صادق (ع) را حاجتى سخت پيش مى آمد به سجده مى رفت و هفت بار مى گفت: «يا ارحم الراحمين» سپس حاجت خويش را از خداوند درخواست مى نمود... (بحار: 93/234)

سید ابوالفضل بازدید : 193 چهارشنبه 25 تیر 1393 نظرات (0)

 

 

بسم الله الرحمن الرحیم



کدام حدیث ؟



امام باقر(ع) مى فرماید: "اصحاب القائم ثلاثماة وثلاثة عشر رجلاً اولاد العجم" : اصحاب حضرت قائم(ع) 313 تن همگی از عجم هستند.

 

بحارالانوار، ج52، ص369


و از قبل میدانیم و اثبات شده که پیامبر (صلی الله علیه وآله) و ائمه اطهار (سلام الله علیها) عجم را فقط برای مردمان فارس (ایرانیان)به کار میبردند(مردمانی که در سرزمین فارس زندگی میکنند) یعنی تمام 313 نفر از ایرانیان هستند!!! بِحارُالأنوار یکی از بزرگترین منابع حدیث در تشیع

 

(علامه مجلسی)


حال آنکه:


امام جعفر صادق در ضمن حدیثی فرموده: «(همراه ظهور قائم) بیست و هفت نفر از پشت کوفه ظاهر شده (و به مهدی می‌پیوندند)، پانزه نفر آنها از قوم حضرت موسی هستند که به سوی حق هدایت می‌کنند و حاکم به حق و عالم هستند. و هفت نفر از آنها از اصحاب کهف هستند و بقیه عبارتند از: یوشع بن نون، سلمان فارسی، ابو

 

دجانه انصاری، مقداد و مالک اشتر. اینان در خدمت امام زمان به عنوان یاران و فرماندهان او به شمار می‌آیند». (اسامی قرمز رنگ عجم نیستند!)


کتاب الارشاد جلد ۲، صفحه ۳۸۶.

 

کتاب الارشاد از معتبرترین منابع روایی شیعه (شیخ مفید)


و صحت احادیث زیر ؟


پیامبر اسلام ـ صلی الله علیه و آله ـ می‌فرمایند :ایرانیان خویشاوندان ما اهل بیت‌اند.!!!!

 

كنزالاعمال(متقی هندی)،‌ج 2، ص 303



اسعد العجم بالاسلام اهل الفارس؛ خوشبخت‌ترین ملت غیر عرب به واسطه اسلام مردم ایرانند.!!

 

همان منبع



در مقالی دیگر ایرانیان را اهل بهشت می‌نامد و آن‌ها را جزء شفاعت شدگان در قیامت به حساب می‌آورد و می‌گویند: «اول كسانی كه در روز قیامت برایشان شفاعت می‌كنم از میان امتم، اهل بیتم هستند سپس نزدیك‌ترین نزدیكانم از قریش ... سپس از عجم‌ها.»!

 

كنزالاعمال(متقی هندی)،‌ج 2، ص 94

 

 

ادامه مطلب مراجه کنین
سید ابوالفضل بازدید : 246 چهارشنبه 18 تیر 1393 نظرات (0)

رسولُ اللّه ِ صلى الله علیه و آله : مَن صامَ ثلاثةَ أیّامٍ مِن كُلِّ شَهرٍ كانَ كَمَن صامَ الدَّهرَ كلّه؛ لأنَّ اللّه َ عَزَّ و جلَّ یقولُ : «مَنْ جاءَ بالحَسَنَةِ فلَهُ عَشْرُ أمْثالِها» . .

پیامبر خدا صلى الله علیه و آله : هر كس در هر ماه، سه روز روزه بگیرد ، مانند كسى است كه همه عمر روزه گرفته باشد ؛ زیرا خداوند عزّ و جلّ مى فرماید : «هر كه یك كار نیك كند ده برابر آن برایش منظور شود» .

سید ابوالفضل بازدید : 164 سه شنبه 17 تیر 1393 نظرات (1)

 

 

شیطان به رسول خدا گفت:

من طاقت دیدن شش خصلت در انساتها را ندارم

1- هنگامیکه به هم می رسند سلام می کنند

2- با هم مصافحه می کنند

واژه «مصافحه»، از ریشه «صفح» گرفته شده است که به طور کلی، این واژه دو معنا دارد: یکی، بخشایش و گذشت و دیگری، گستره و پهنا.

ابن منظور در مورد معنای مصافحه گفته است: «مصافحه؛ یعنی گرفتن با دست. هنگامی که کسی کف دست دیگری را با گستره کف دستش بگیرد، می گویند آن دو مصافحه کرده اند.»( لسان العرب، ج7، ص 356؛ ماده ی «صفح»)

3- برای هر کاری که می خواهند انجام دهند ان شاالله می گویند

اکثر ما به خواست و مشیت خداوند متعال اعتقاد داریم و ته دلمان مطمئنیم که بدون خواست و ارداه خداوند متعال برگی از جای نمی جنبد و قدمی از قدم  برداشته نمی شود ولی در مقام عمل گاه این اعتقاد متعالی را فراموش می کنیم و به جای تکیه بر یاد و خواست خداوند متعال بر خود و منیّت خود تکیه می کنیم . و این یعنی عملی محکوم به شکست .! 

خداوند متعال خطاب به پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله وسلم می فرماید :

«وَلَا تَقُولَنَّ لِشَیْءٍ إِنِّی فَاعِلٌ ذَلِكَ غَدًا إِلَّا أَن یَشَاء اللَّه ؛هرگز نگوید من فردا فلان كار را انجام می‌دهم، مگر اینكه خدا بخواهد» یعنی: هرگا ه از تصمیم به انجام كاری در آینده سخن می‌گویی، حتما تكیه بر مشیت خدا كن و جمله «ان شاءالله»،«اگر خدا بخواهد» را فراموش مكن.


4- از گناه استغفار می کنند

 

5- تا نام حضرت محمد (صلی الله علیه وآله) را می شنوند صلوات می فرستند


6- ابتدای هرکاری بسم الله الرحمن الرحیم می گویند

 


4-از گناه اسبغفار میکنند

5-ابتدای هر کار بسم الله میگویند

6-تا نام حضرت محمد را میشنود صلوات میفرستند
منتشر کنین

 

 

درباره ما
بسم الله الرحمن الرحیم اَلسَّلامُ عَلَیْكَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ اَلسَّلامُ عَلَیْكَ یَابْنَ رَسُولِ اللَّهِ اَلسَّلامُ عَلَیْكَ یا خِیَرَةَ اللَّهِ و َابْنَ خِیَرَتِهِ اَلسَّلامُ عَلَیْكَ یَابْنَ اَمیرِالْمُؤْمِنینَ و َابْنَ سَیِّدِ الْوَصِیّینَ سلام بر تو اى ابا عبداللّه سلام بر تو اى فرزند رسول خدا سلام بر تو اى برگزیده خدا و فرزند برگزیده اش سلام بر تو اى فرزند امیر مؤ منان و فرزند آقاى اوصیاء اَلسَّلامُ عَلَیْكَ یَابْنَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِساَّءِ الْعالَمینَ اَلسَّلامُ عَلَیْكَ یا ثارَ اللَّهِ وَ ابْنَ ثارِهِ وَ الْوِتْرَ الْمَوْتُورَ سلام بر تو اى فرزند فاطمه بانوى زنان جهانیان سلام بر تو اى که خدا خونخواهیش کند و فرزند چنین کسى و اى کشته اى که انتقام کشته گانت نگرفتى اَلسَّلامُ عَلَیْكَ وَعَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِناَّئِكَ عَلَیْكُمْ مِنّى جَمیعاً سَلامُ اللَّهِ اَبَداً ما بَقیتُ وَ بَقِىَ اللَّیْلُ وَالنَّهارُ سلام بر تو و بر روانهائى که فرود آمدند به آستانت ، بر شما همگى از جانب من سلام خدا باد همیشه تا من برجایم و برجا است شب و روز یا اَباعَبْدِاللَّهِ لَقَدْ عَظُمَتِ الرَّزِیَّةُ وَ جَلَّتْ وَ عَظُمَتِ الْمُصیبَةُ بِكَ عَلَیْنا وَ عَلى جَمیعِ اَهْل ِالاِْسْلامِ اى ابا عبداللّه براستى بزرگ شد سوگوارى تو و گران و عظیم گشت مصیبت تو بر ما و بر همه اهل اسلام و َجَلَّتْ وَ عَظُمَتْ مُصیبَتُكَ فِى السَّمواتِ عَلى جَمیعِ اَهْلِ السَّمواتِ فَلَعَنَ اللَّهُ اُمَّةً اَسَّسَتْ اَساسَ الظُّلْمِ وَ الْجَوْرِ عَلَیْكُمْ اَهْلَ الْبَیْتِ و گران و عظیم گشت مصیبت تو در آسمانها بر همه اهل آسمانها پس خدا لعنت کند مردمى را که ریختند شالوده ستم و بیدادگرى را بر شما خاندان وَ لَعَنَ اللَّهُ اُمَّةً دَفَعَتْكُمْ عَنْ مَقامِكُمْ و َاَزالَتْكُمْ عَنْ مَراتِبِكُمُ الَّتى رَتَّبَكُمُ اللَّهُ فیها و خدا لعنت کند مردمى را که کنار زدند شما را از مقام مخصوصتان و دور کردند شما را از آن مرتبه هائى که خداوند آن رتبه ها را به شما داده بود و َلَعَنَ اللَّهُ اُمَّةً قَتَلَتْكُمْ وَ لَعَنَ اللَّهُ الْمُمَهِّدینَ لَهُمْ بِالتَّمْكینِ مِنْ قِتالِكُمْ و خدا لعنت کند مردمى که شما را کشتند و خدا لعنت کند آنانكه تهیه اسباب کردند براى کشندگان شما تا آنها توانستند با شما بجنگند بَرِئْتُ اِلَى اللَّهِ وَ اِلَیْكُمْ مِنْهُمْ وَ مِنْ اَشْیاعِهِمْ وَ اَتْباعِهِمْ وَ اَوْلِیاَّئِهِم بیزارى جویم بسوى خدا و بسوى شما از ایشان و از پیروان و دنبال روندگانشان و دوستانشان یا اَباعَبْدِاللَّهِ اِنّى سِلْمٌ لِمَنْ سالَمَكُمْ وَ حَرْبٌ لِمَنْ حارَبَكُمْ اِلى یَوْمِ الْقِیامَةِ اى اباعبداللّه من تسلیمم و در صلحم با کسى که با شما در صلح است و در جنگم با هر کس که با شما در جنگ است تا روز قیامت وَ لَعَنَ اللَّهُ آلَ زِیادٍ وَ آلَ مَرْوانَ وَ لَعَنَ اللَّهُ بَنى اُمَیَّةَ قاطِبَةً وَ لَعَنَ اللَّهُ ابْنَ مَرْجانَةَ و خدا لعنت کند خاندان زیاد و خاندان مروان را و خدا لعنت کند بنى امیه را همگى و خدا لعنت کند فرزند مرجانه (ابن زیاد) را وَ لَعَنَ اللَّهُ عُمَرَ بْنَ سَعْدٍ وَ لَعَنَ اللَّهُ شِمْراً وَ لَعَنَ اللَّهُ اُمَّةً اَسْرَجَتْ وَ اَلْجَمَتْ وَ تَنَقَّبَتْ لِقِتالِكَ خدا لعنت کند عمر بن سعد را و خدا لعنت کند شمر را و خدا لعنت کند مردمى را که اسبها را زین کردند و دهنه زدند و به راه افتادند براى پیكار با تو بِاَبى اَنْتَ وَ اُمّى لَقَدْ عَظُمَ مُصابى بِكَ فَاَسْئَلُ اللَّهَ الَّذى اَکْرَمَ مَقامَكَ پدر و مادرم بفدایت که براستى بزرگ شد مصیبت تو بر من پس مى خواهم از آن خدائى که گرامى داشت مقام تو را وَ اَکْرَمَنى بِكَ اَنْ یَرْزُقَنى طَلَبَ ثارِكَ مَعَ اِمامٍ مَنْصُورٍ مِنْ اَهْلِ بَیْتِ مُحَمَّدٍ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ و َآلِهِ و گرامى داشت مرا بخاطر تو که روزیم گرداند خونخواهى تو را در رکاب آن امام یارى شده از خاندان محمد صلى اللّه علیه و آله اَللّهُمَّ اجْعَلْنى عِنْدَكَ وَجیهاً بِالْحُسَیْنِ عَلَیْهِ السَّلامُ فِى الدُّنْیا وَ الاْخِرَةِ خدایا قرار ده مرا نزد خودت آبرومند بوسیله حسین علیه السلام در دنیا و آخرت یا اَباعَبْدِاللَّهِ اِنّى اَتَقَرَّبُ اِلى اللَّهِ وَ اِلى رَسُولِهِ وَ اِلى امیرِالْمُؤْمِنینَ وَ اِلى فاطِمَةَ وَ اِلَى الْحَسَنِ اى اباعبداللّه من تقرب جویم به درگاه خدا و پیشگاه رسولش و امیرالمؤ منین و فاطمه و حسن وَ اِلَیْكَ بِمُوالاتِكَ وَ بِالْبَراَّئَةِ [مِمَّنْ قاتَلَكَ وَ نَصَبَ لَكَ الْحَرْبَ وَ بِالْبَرائَةِ مِمَّنْ اَسَّسَ اَساسَ الظُّلْمِ وَ الْجَوْرِعَلَیْكُمْ وَ اَبْرَءُ اِلَى اللّهِ وَ اِلى رَسُولِهِ] مِمَّنْ اَسَسَّ اَساسَ ذلِكَ وَ بَنى عَلَیْهِ بُنْیانَهُ وَ جَرى فى ظُلْمِهِ وَ جَوْرِهِ عَلَیْكُمْ وَ على اَشْیاعِكُمْو شما بوسیله دوستى تو و بوسیله بیزارى از کسى که با تو مقاتله کرد و جنگ با تو را برپا آرد و به بیزارى جستن از آسى آه شالوده ستم و ظلم بر شما را ریخت و بیزارى جویم بسوى خدا و بسوى رسولش از کسى که پى ریزى کرد شالوده این کار را و پایه گذارى کرد بر آن بنیانش را و دنبال کرد ستم و ظلمش را بر شما و بر پیروان شما بَرِئْتُ اِلَى اللَّهِ وَ اِلَیْكُمْ مِنْهُمْ وَ اَتَقَرَّبُ اِلَى اللَّهِ ثُمَّ اِلَیْكُمْ بِمُوالاتِكُمْ وَ مُوالاةِ وَلِیِّكُمْ بیزارى جویم بدرگاه خدا و به پیشگاه شما از ایشان و تقرب جویم بسوى خدا سپس بشما بوسیله دوستیتان و دوستى دوستان شما وَ بِالْبَرآئَةِ مِنْ اَعْداَّئِكُمْ وَ النّاصِبینَ لَكُمُ الْحَرْبَ وَ بِالْبَرآئَةِ مِنْ اَشْیاعِهِمْ وَ اَتْباعِهِمْ و به بیزارى از دشمنانتان و برپا کنندگان (و آتش افروزان ) جنگ با شما و به بیزارى از یاران و پیروانشان اِنّى سِلْمٌ لِمَنْ سالَمَكُمْ وَحَرْبٌ لِمَنْ حارَبَكُمْ وَ وَلِىُّ لِمَنْ والاکُمْ وَ عَدُوُّ لِمَنْ عاداکُمْ من در صلح و سازشم با کسى که با شما در صلح است و در جنگم با کسى که با شما در جنگ است و دوستم با کسى که شما را دوست دارد و دشمنم با کسى که شما را دشمن دارد فَاَسْئَلُ اللَّهَ الَّذى اَکْرَمَنى بِمَعْرِفَتِكُمْ وَمَعْرِفَةِ اَوْلِیاَّئِكُمْ وَ رَزَقَنِى الْبَراَّئَةَ مِنْ اَعْداَّئِكُمْ و درخواست کنم از خدائى که مرا گرامى داشت بوسیله معرفت شما و معرفت دوستانتان و روزیم کند بیزارى جستن از دشمنانتان را اَنْ یَجْعَلَنى مَعَكُمْ فِى الدُّنْیا وَالاْخِرَةِ وَاَنْ یُثَبِّتَ لى عِنْدَآُمْ قَدَمَ صِدْقٍ فِى الدُّنْیا وَ الاْخِرَةِ به اینكه قرار دهد مرا با شما در دنیا و آخرت و پابرجا دارد براى من در پیش شما گام راست و درستى (و ثبات قدمى ) در دنیا و آخرت وَ اَسْئَلُهُ اَنْ یُبَلِّغَنِى الْمَقامَ الْمَحْمُودَ لَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ وَ اَنْ یَرْزُقَنى طَلَبَ ثارى مَعَ اِمامٍ هُدىً ظاهِرٍ ناطِقٍ [بِالْحَقِّ] مِنْكُمْ و از او خواهم که برساند مرا به مقام پسندیده شما در پیش خدا و روزیم کند خونخواهى شما را با امام راهنماى آشكار گویاى [به حق] که از شما (خاندان ) است وَ اَسْئَلُ اللَّهَ بِحَقِّكُمْ وَبِالشَّاْنِ الَّذى لَكُمْ عِنْدَهُ اَنْ یُعْطِیَنى بِمُصابى بِكُمْ اَفْضَلَ ما یُعْطى مُصاباً بِمُصیبَتِهِ مُصیبَةً ما اَعْظَمَه و از خدا خواهم به حق شما و بدان منزلتى که شما نزد او دارید ، که عطا کند به من بوسیله مصیبتى که از ناحیه شما به من رسیده بهترین پاداشى را که مى دهد به یك مصیبت زده از مصیبتى که دیده وَ اَعْظَمَ رَزِیَّتَها فِى الاِْسْلامِ وَ فى جَمیعِ السَّمواتِ وَ الاَْرْضِ اَللّهُمَّ اجْعَلْنى فى مَقامى هذا مِمَّنْ تَنالُهُ مِنْكَ صَلَواتٌ وَ رَحْمَةٌ وَ مَغْفِرَةٌ براستى چه مصیبت بزرگى و چه داغ گرانى بود در اسلام و در تمام آسمانها و زمین خدایا چنانم کن در اینجا که ایستاده ام از کسانى باشم که برسد بدو از ناحیه تو درود و رحمت و آمرزشى اَللّهُمَّ اجْعَلْ مَحْیاىَ مَحْیا مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ مَماتى مَماتَ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ خدایا قرار ده زندگیم را زندگى محمد و آل محمد و مرگم را مرگ محمد و آل محمد اَللّهُمَّ اِنَّ هذا یَوْمٌ تَبرَّکَتْ بِهِ بَنُو اُمَیَّةَ وَ ابْنُ آکِلَةِ الَْآکبادِ اللَّعینُ ابْنُ اللَّعینِ عَلى لِسانِكَ وَ لِسانِ نَبِیِّكَ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ خدایا این روز روزى است که مبارك و میمون دانستند آنرا بنى امیه و پسر آن زن جگرخوار (معاویه ) آن ملعون پسر ملعون (آه لعن شده ) بر زبان تو و زبان پیامبرت که درود خدا بر او و آلش باد فى کُلِّ مَوْطِنٍ وَ مَوْقِفٍ وَقَفَ فیهِ نَبِیُّكَ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ در هر جا و هر مكانى که توقف کرد در آن مكان پیامبرت صلى اللّه علیه و آله اَللّهُمَّ الْعَنْ اَباسُفْیانَ وَ مُعوِیَةَ وَ یَزیدَ بْنَ مُعاوِیَةَ عَلَیْهِمْ مِنْكَ اللَّعْنَةُ اَبَدَ الاْبِدینَ خدایا لعنت کن ابوسفیان و معاویه و یزید بن معاویه را که لعنت بر ایشان باد از جانب تو براى همیشه وَ هذا یَوْمٌ فَرِحَتْ بِهِ آلُ زِیادٍ وَ آلُ مَرْوانَ بِقَتْلِهِمُ الْحُسَیْنَ صَلَواتُ اللَّهِ عَلَیْهِ و این روز روزى است که شادمان شدند به این روز دودمان زیاد و دودمان مروان بخاطر کشتنشان حضرت حسین صلوات اللّه علیه را اَللّهُمَّ فَضاعِفْ عَلَیْهِمُ اللَّعْنَ مِنْكَ وَ الْعَذابَ [الاَْلیمَ] اَللّهُمَّ اِنّى اَتَقَرَّبُ اِلَیْكَ فى هذَا الْیَوْمِ وَ فى مَوْقِفى هذا خدایا پس چندین برابر کن بر آنها لعنت خود و عذاب دردناك را خدایا من تقرب جویم بسوى تو در این روز و در این جائى که هستم وَ اَیّامِ حَیاتى بِالْبَراَّئَهِ مِنْهُمْ وَاللَّعْنَةِ عَلَیْهِمْ وَ بِالْمُوالاتِ لِنَبِیِّكَ وَ آلِ نَبِیِّكَ عَلَیْهِ وَ عَلَیْهِمُ اَلسَّلامُ و در تمام دوران زندگیم به بیزارى جستن از اینها و لعنت فرستادن بر ایشان و بوسیله دوست داشتن پیامبرت و خاندان پیامبرت که بر او و بر ایشان سلام باد پس مى گوئى صد مرتبه : اَللّهُمَّ الْعَنْ اَوَّلَ ظالِمٍ ظَلَمَ حَقَّ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ آخِرَ تابِعٍ لَهُ عَلى ذلِكَ خدایا لعنت کن نخستین ستمگرى را که بزور گرفت حق محمد و آل محمد را و آخرین کسى که او را در این زور و ستم پیروى کرد اَللّهُمَّ الْعَنِ الْعِصابَةَ الَّتى جاهَدَتِ الْحُسَیْنَ وَ شایَعَتْ وَ بایَعَتْ وَ تابَعَتْ عَلى قَتْلِهِ اَللّهُمَّ الْعَنْهُمْ جَمیعاً خدایا لعنت کن بر گروهى که پیكار کردند با حسین علیه السلام و همراهى کردند و پیمان بستند و از هم پیروى کردند براى کشتن آن حضرت خدایا لعنت کن همه آنها را پس مى گوئى صد مرتبه : اَلسَّلامُ عَلَیْكَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِناَّئِكَ عَلَیْكَ مِنّى سَلامُ اللَّهِ [اَبَداً] ما بَقیتُ وَ بَقِىَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ وَ لاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِیارَتِكُمْ سلام بر تو اى ابا عبداللّه و بر روانهائى که فرود آمدند به آستانت ، بر تو از جانب من سلام خدا باد همیشه تا من زنده ام و برپا است شب و روز و قرار ندهد این زیارت را خداوند آخرین بار زیارت من از شما اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ سلام بر حسین و بر على بن الحسین و بر فرزندان حسین و بر اصحاب و یاران حسین پس مى گوئى : اَللّهُمَّ خُصَّ اَنْتَ اَوَّلَ ظالِمٍ بِاللَّعْنِ مِنّى وَ ابْدَاءْ بِهِ اَوَّلاً ثُمَّ الثّانِىَ وَالثّالِثَ وَ الرّابِعَ خدایا مخصوص گردان نخستین ستمگر را به لعنت من و آغاز کن بدان لعن اولى را و سپس دومى و سومى و چهارمى را اَللّهُمَّ الْعَنْ یَزیدَ خامِساً وَ الْعَنْ عُبَیْدَ اللَّهِ بْنَ زِیادٍ وَ ابْنَ مَرْجانَةَ وَ عُمَرَ بْنَ سَعْدٍ وَ شِمْراً وَ آلَ اَبى سُفْیانَ وَ آلَ زِیادٍ وَ آلَ مَرْوانَ اِلى یَوْمِ الْقِیمَةِ خدایا لعنت کن یزید را در مرتبه پنجم و لعنت کن عبیداللّه پسر زیاد و پسر مرجانه را و عمر بن سعد و شمر و دودمان ابوسفیان و دودمان زیاد و دودمان مروان را تا روز قیامت پس به سجده مى روى ومى گوئى : اَللّهُمَّ لَكَ الْحَمْدُ حَمْدَ الشّاکِرینَ لَكَ عَلى مُصابِهِمْ اَلْحَمْدُ لِلَّهِ عَلى عَظیمِ رَزِیَّتى خدایا مخصوص تو است ستایش سپاسگزاران تو بر مصیبت زدگى آنها، ستایش خداى را بر بزرگى مصیبتم اَللّهُمَّ ارْزُقْنى شَفاعَةَ الْحُسَیْنِ یَوْمَ الْوُرُودِ وَ ثَبِّتْ لى قَدَمَ صِدْقٍ عِنْدَكَ مَعَ الْحُسَیْنِ وَ اَصْحابِ الْحُسَیْنِ الَّذینَ بَذَلُوا مُهَجَهُمْ دُونَ الْحُسَیْنِ عَلَیْهِ السَّلامُ خدایا روزیم گردان شفاعت حسین علیه السلام را در روز ورود (به صحراى قیامت ) و ثابت بدار گام راستیم را در نزد خودت با حسین علیه السلام و یاران حسین آنانكه بى دریغ دادند جان خود را در راه حسین علیه السلام
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • کدهای اختصاصی
    ____________________________ ___________
    [Comment_Title] - [Comment_Message] - [Comment_Date]
    ____________________________
    از ما حمایت کنید


    دریافت کد گوگل پلاس

    ____________

    پیامبر (ص)

    ___

    پیامبر (ص)

    ______

    پیامبر (ص)

    ________

    پیامبر (ص)

    ___________

    _____________ _____________
    ______________ ______________